به گزارش گچساران نیوز از بهمئی، در پی حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ «ع» به سراغ مادر و همسر شهیدان خوب رفتیم که در حادثه تروریستی ۴ آبان ۱۴۰۱ عزیزان خود را در آن حاذثه خونین از دست داد.
مادر و همسر شهیدان خوب گفت: شهید امید عادتش بود نسبت به اتفاقاتی که در مملکت اتفاق میافتد بی تفاوت نباشد و همیشه یک جبهه حق و یک جبهه باطل وجود دارد و باید موضع خود را مقابل این دو جبهه مشخص کنیم که در جبهه حق قرار داریم یا جبهه باطل و اگر در جبهه حق قرار گرفتیم باید برای حق بودن و حق ماندن تلاش کرد.
خانم اشرف خوبینژاد افزود: امید همیشه به این واقعیت معتقد بود و چون در جبهه حق بود در همین راه قلم میزد و مطالبی برای فضای مجازی مینوشت، مانند مطلب خیلی خوبی که برای هواپیمای مسافربری که توسط آمریکا ساقط شد بنام «پرواز ۶۵۵ فراموش نخواهد شد» نوشته بود.
وی ادامه داد: پسرم امید میگفت امروز حضرت آقا دستور جهاد تبیین داده و باید در این جنگ ترکیبی که دشمن شروع کرده مبارزه کنیم و برای مبارزه هر کاری میتوانیم انجام دهیم، مخصوصاً در فضای مجازی که دشمن هر باطلی را حق جلوه میدهد و جوانها و نوجوانها به علت ناآگاهی به راحتی فریب میخورند و تحت تاًثیر قرار میگیرند.
مادر و همسر شهیدان خوب بیان کرد: آن شب هم در حال نوشتن بود که برای شام صدایش زدم و مثل همیشه با احترام گفت چشم مادر کارم تمام میشود و میآیم وقتی اومد پدرش گفت درباره اغتشاشات مطلب مینوشتی؟ و امید در جواب گفت که فضای مجازی محل آموزش خرابکاری و اغتشاش و خبرهای دروغ شده و خیلی از جوانها به راحتی فریب میخورند من هم سعی میکنم در حد توان روشنگری کنم، شاید موثر واقع شده و عدهای از انحراف نجات پیدا کنند که پدر نیز پسر را تحسین کرد.
خانم خوبینژاد بیان کرد: بر سر سفره شام بودیم که پسرم امید به پدر گفت راستی بابا فردا چهارشنبه چهارم آبان ماه یادتان باشد وقت دکتر دارید باید صبح زود به سمت شیراز حرکت کنیم که انشاالله وقت کنیم به زیارت حضرت شاهچراغ هم برویم.
وی ادامه داد: حاج هوشنگ خوب گفت راستش خودم هم خیلی دلم هوای شاهچراغ کرده صبح که شد به سمت شیراز راه افتادیم، چون از شهر لیکک استان کهگیلویه تا شیراز چند ساعتی راه بودم دمادم غروب بود که به شیراز رسیدیم، هنوز تا رسیدن وقت دکتر فرصت داشتیم و چون قبل از اذان مغرب بود به حرم شاهچراغ رفتیم تا هم زیارت کنیم و هم نماز مغرب و عشا بخوانیم، من به قسمت خواهران رفتم و آقا هوشنگ همسرم و امید پسرم هم وارد قسمت برادارن شدند.
همسر و مادر شهیدان خوب گفت: من زیارت کردم و نمازم را خوندم و آمدم در محوطه حیاط و منتظر آمدن همسرم و پسرم شدم که یکباره صدای تیراندازی و فریاد بلند شد به سمت حرم رفتم دیدم شیطان صفتی پست با اسلحه وارد حرم شد و به هر کسی میرسید تیر میزد و صدای تیراندازی قطع نمیشد دلنگران پسرم و همسرم شدم تا اینکه آن وهابی ملحد به دست نیروهای امنیتی از پای درآمد از بیرون آمدن همسرم و پسرم خبری نشد به درب قسمت برادران رفتم، سنگفرش حرم غرق خون بود، خادمین حرم شهدا را به بیرون منتقل میکردند، اشک میریختم و بر سرم میزدم که پیکر غرق به خون همسر و پسرم را هم بیرون آوردند و در کنار بقیه شهدا گذاشتند، قلبم داشت از جا کنده میشد، خدایا چه کنم، برای مصیبت خودم گریه کنم و بر سر بزنم یا برای آن بچههای معصومی که مظلومانه به شهادت رسیدند، صحرای محشری برپا شده بود، همه بر سرشان میزدند و گریه میکردند.
خانم خوبی نژاد افزود: بالای سر همسر و فرزندم نشستم و مویه کردم «بگو یار جونی خون منِ رَه گِلُوم دِ جُریان نیکِنه، هی آخی تموم بَندبَند اُستِخونِل بِدنُم وا خبرُ وابیدنِه، هی جونِمِه بیا بالای سِرُم هی یار بُو خِشُم، آخی یه دَسی بِنِه سر چَشمِلوُم ای بمیرُم کِه جون بسپارُم» میگفتم و گریه میکردم و اشک ریختم، زنها آمدند و بلندم کردند در یک لحظه هم همسر شهید شده بودم و هم مادر شهید، آنها مهمان شاهچراغ شده بودند و من روسیاه تنها مانده بودم، کاش من هم در حرم آقا شهید شده بودم.
مادر و همسر شهیدان خوب خاطرنشان کرد: اگر پسرم امید بود حتماً برای شهدای مظلوم حرم شاهچراغ هم مینوشت، اما او امروز خود شهید حرم است و باید قلم به دستان برای شهدای مظلوم حرم بنویسند، برای شهیدان خوب، برای پدر خوب برای پسر خوب، برای هوشنگ خوب، برای امید خوب.
وی در معرفی شهیدان خوب گفت: شهید هوشنگ خوب متولد سال ۱۳۳۷ و بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی بود و ۵ فرزند داشت، یکی از فرزندانش امید بود که ۳۲ سال داشت و مجرد بود و در مدارس غیردولتی درس هنر تدریس می کرد، شهید امید خوب بسیار پایبند به عقاید مذهبی خود بود حتی بعدا در فیلم های منتشر شده از حادثه دیدم که به هنگام حمله داعش و فرار زائران، در بین آن شلوغی ها امید اول مهر نمازش را در جای مناسب قرار داد بعد به سمت پدرش رفت و در قسمتی پناه گرفتند و پس از آن شهید شدند.
پیکر پاک این دو شهید در گلزار شهدای شهر لیکک به خاک سپرده شد.
پایان پیام/
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0