۱۰ آبان‌ماه روز سرنوشت‌ساز برای مرد کهگیلویه و بویراحمدی/ تپش‌هایی که به شماره افتاده است

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح زاگرس، ۱۰ آبان‌ماه؛ روز سرنوشت‌ساز برای مرد کهگیلویه و بویراحمدی که قلبش در حال از کار افتادن است و تنها امیدش بعد از خداوند این عمل جراحی است، این مرد ۳۶ سال است درد می کشد، تا کنون دو بار قلب خود را عمل جراحی کرده است و این بار نیز اگر عمل نکند ممکن است دیگر توان تپیدن نداشته باشد.

این جوان کهگیلویه و بویراحمدی که از بدو تولد بیمار بوده است اکنون نیاز دارد که به فوریت قلب بیمارش را جراحی کنند، این قلب برای تپیدن به باطری و چند دستگاه دیگر نیاز دارد که هزینه زیادی را نیز به دنبال دارد.

با توجه به وضعیت جسمانی که این مرد دارد، و با وجود اینکه دکترها به او گفته اند که ریسک عمل بسیار بالا است اما این تنها راه زنده ماندن است، چرا که با توجه به مشکلاتی که دارد تاکنون چندین بار دچار حمله قبلی شده و با شوک دوباره شروع به تپیدن کرده است.

وی دو فرزند دارد که وقتی پرسیدم با وجود اینکه می‌دانی ممکن است هیچگاه دیگر از روی تخت بیمارستان بلند نشوید چرا ریسک عمل را پذیرفته ای گفت: باید ببینیم خداوند چه می خواهد من برای عمر دوباره ام تلاش می کنم ببینم خواست خداوند چیست.

وی گفت: ریسک عمل را پذیرفته‌ام، از دکترهایی که عمل را پذیرفته‌اند نیز تشکر می کنم اما هزینه عمل جراحی زیاد است و اکنون مبلغ زیادی از هزینه را ندارم نگران این هستم این مبلغ جور نشود.

۸۰ میلیون تومان برای عمل جراحی نیاز دارم، تا کنون اقوام و مردم و برخی از خیرین کمک هایی داشته اند اما هنوز ۸۰ میلیون تومان کم دارم، باید ۷ آبان ماه بستری و ۱۰ آبان عمل جراحی انجام شود، تا این زمان باید هزینه را پرداخت کرده باشیم.

این مرد گفت: وصیت نامه ام را هم نوشته ام، می ترسم قبل از جور شدن این مبلغ قلبم توان تپیدن نداشته باشد و قبل از عمل جراحی بایستد.

کاش فقط استرس و دغدغه زنده ماندن بود اما اکنون  این مرد کهگیلویه و بویراحمد استرس و دغدغه این را نیز  دارد که آیا پول عمل وی جمع می شود یا خیر، اکنون دو کودک این پدر باید منتظر این بمانند که آیا کسی هست که فرشته نجات پدر بیمارشان باشد.

آینده و زندگی این دو کودک ۶ و ۴ ساله به این عمل جراحی بستگی دارد، چرا که پدر که باشد این دو کودک در سایه پدر درس می خوانند و رشد می کنند اما پدر که نباشد این دو کودک نیز برای آسایش و سختی نکشیدن مادرشان ممکن است درس را رها و سراغ کارگری بروند.

کمک کردن به این پدر جوان در حقیقت کمک کردن به آینده این دو کودک است، اکنون چشمان این خانواده بسته به دستان خیرهایی است که با کمک هایشان نجات بخش یک زندگی باشند.

اکنون این پدر به کمک همه ما نیاز دارد، چشمان دو فرزند این پدر به دستان مردمی است که کمک های خود را از پدرشان دریغ نمی کنند، شما نیز می توانید با کمک خود در نجات جان یک فرد سهیم باشید، قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود، برای کمک کردن به ناچیز بودن مبلغ نگاه نکنید هر چقدر هم کم باشد برای این خانواده بسیار ارزشمند است.

انتهای پیام/