چرا کهگیلویه و بویراحمد تبعیدگاه نباشد؟/ نقش پررنگ شانتاژهای رسانه ای در ورود تبعیدی ها به استان

به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه در هفته اخیر خبری در رسانه های استانی و کشوری مخابره شد که بخشی از استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان تبعیدگاه قضایی و محکومیتی انتخاب شده است .

 بدنبال انتشار این خبر واکنش های جالبی را از سوی رسانه ها و سیاسیون خود خوانده دیدیم که در نوع خود بحث بر انگیز است و به اعتقاد نگارنده ، کهگیلویه و بویراحمد باید تبعید گاه باشد و برای این ادعا هم دلایل خوبی وجود دارد که می توان در این نوشتار به بخشی از آن اشاره کرد.

با شنیدن نام کهگیلویه و بویراحمد اولین تصویری که به ذهن خواننده متواتر می شود ، محرومیت ، آب و هوای خوب و گنجینه های خدادادی فراوان است پس چرا تبعیدگاه ؟

برای پاسخ به سوال مهم اگر روزانه سری به اخبار رسانه های مکتوب و مجازی استان بزنیم حکایت های فراوانی می توان از کهگیلویه و بویراحمد به رشته تحریر درآورد که هرکدام برای تبعیدگاه بودن استان کافیست.

بی در و پیکر بودن و نابسامانی در رسانه اولین دلیل برای این موضوع است که می توان به آن اشاره کرد.

دراولین نکته به وضعیت رسانه ها در کهگیلویه و بویراحمد اشاره شد تا تعداد رسانه های استان به نسبت جمعیت و وسعت حکایت از بی در و پیکر بودن این صنف باشد چرا که علاوه بر تعداد رسانه های مجوز دار تعداد بیشتر رسانه های بدون مجوز نیز در حال فعالیت هستند.

کهگیلویه و بویراحمد به جولانگاهی برای رشد قارچ گونه رسانه های فصلی و زرد تبدیل شده تا در فصل انتخابات و یا هر فصل دیگری و با هر رگبار پراکنده ای یک رسانه از آن سبز  شود و متاسفانه متولی خاصی تا کنون برای جلوگیری از رشد این قارچ های سم بدون مجوز وجود نداشته است.

 بخشی از مشکلات در استان به اذعان مسئولان به دلیل رسانه ها است و البته گاهی هم دیده می شود که خبرنگاران برای توسعه زیر ساخت ها و رفع محرومیت چه تلاشهایی که نمی کنند.

پالس اخبار منفی از استان به بیرون از جغرافیای کهگیلویه و بویراحمد ، بزرگنمایی های غلو انگیز در شبکه های اجتماعی تا کنون در محروم نشان دادن و بیان سایر آسیب های اجتماعی که قلم از نگارش آن ها خجل زده می شود موفق بوده و مَثَل آواز دهل از دور خوش است را بلاعکس برای ما یاداور می شود که این استان دارای مشکلات توسعه ای با آسیب های اجتماعی و خشن گسترده است.

مخاطبان اگر می خواهند تصویری از نگاه مردم و مسئولان به استان را ببینند می توانند به این آدرس خبری مراجعه کنند تا گوشه ای از هنر نمایی های منفی را که رسانه ها و صفحات مجازی قبلتر انعکاس داده اند را ببینند تا آشنایی خوبی از این دیدگاه بدست بیاورند.

برای مثال گاهی در یک روستا به دلایل مختلف چند روزی آب قطع می شود اما رسانه ها با بزرگنمایی های خاص و انتخاب تصاویر حزن انگیز آن را به گونه ای بیان می کنند که به نظر خواننده مطلب آنجا کویر لوت ایران است و جانی بر لب ساکنان آن روستا نمانده است.

بیان این مطلب باعث نمی شود که از فرصت سوزی و کم کاری مدیران غافل ماند و باید عنوان کرد کار مدیران چه هست که نتوانسته نقش خوبی را در توسعه ایفا کنند.

در چند ماه گذشته تجمعات صنوف مختلف و افراد به گونه ای بوده که علاوه بر نشان دادن ضعف های زیر ساختی ، عدم توسعه ، فرصوت سوزی مدیران ، بیکاری ، فقر و نا امنی را به ذهن شیفت می دهد.

انتشار تصاویری از تصادف چند روز گذشته جاده یاسوج-اصفهان، تصاویر تیراندازی در انتخابات ، عروسی و عزا   و  نزاع  خیابانی و از این دست اخبار و تصاویر به طور حتم تاثیر فراوانی بر دید افراد خارج از استان داشته تا جایی که نمی توان نقش سیاسیون خود خوانده را در استان نیز انکار کرد که به هر دلیلی هرچه از ذهنشان می گذرد را بر صفحه خبر به رشته تحریر در آورده که می توان برای نمونه به واکنش به صحبت دلسوزانه معاون سیاسی استانداربرای سلامت مردم اشاره کرد که با وارونه نمایی رسانه ها وی هدف آماج حملات رسانه ها و قلم بدستان به قولی سیاسی قرار گرفت.

البته ناگفته نماند بیان این گونه الفاظ از زبان شخصیت های حقوقی علاوه بر اینکه جای سوال است خود نوعی تحریک بوده و باعث می شود نگاه ها به استان وارد فضای خاصی شود.

—

در پایان ذکر این نکته ضروری است که تصویری که خود ما از استان به بیرون نشان می دهیم ، محرومیتی که عمده دلیلش عدم کارایی و فرصت سوزی مدیران است . سیاسیون خود خوانده و قلم به دست که قلمشان همچون چماق بر سر آوار می شود همه دست به دست هم داده اند تا تصویری خشن با فرهنگ ضعیف اما آب و هوای خوب برای مسئولان کشوری بسازند پس خود کرده را تدبیری نیست و باید هم استان تبعیدگاه باشد هر چند از نگاه نگارنده ظلم به مردم کهگیلویه و بویراحمد است.

انتهای پیام/