وجه اشتراک فتنههای بعد از انقلاب/از فتنه رئیس جمهوری که جاسوس بود تا نخست وزیری که متوهم شده بود
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه در طول عمر نظام جمهوری اسلامی، دشمنان خارجی با استفاده از عناصر معاند و فریبخورده داخلی تمام توان خود را برای از بین بردن انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مردم مسلمان ایران و سرنگونی نظام برآمده از آن به کار گرفتند. در همین راستا٬ از بدو پیروزی انقلاب
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه در طول عمر نظام جمهوری اسلامی، دشمنان خارجی با استفاده از عناصر معاند و فریبخورده داخلی تمام توان خود را برای از بین بردن انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مردم مسلمان ایران و سرنگونی نظام برآمده از آن به کار گرفتند. در همین راستا٬ از بدو پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان از هر موقعیتی برای ضربهزدن به این حکومت دینی استفاده کردند ودر تمام این مدت و در برهههای خاص٬ فتنههایی را طرحریزی و اجرا کردند که شباهتهای ساختاری و ماهوی بسیار قابل توجهی با یکدیگر دارد.
این فتنهها علاوه بر اینکه دارای مجموعه خصوصیات نقشههای قبلی دشمنان بود، با برنامهریزی همهجانبه و با تمام قوا در سطح خرد و کلان در صدد وارد کردن خسارتها و ضربات گوناگون به جامعه بودند. هر کدام از این جریانات با اهداف مشخص راهاندازی شده و در مقاطع مختلف شرایط جامعه را به بحران رساندهاند.
به هر ترتیب نگاهی به اهداف متشابه فتنه در این سه دهه نمایانگر فصل مشترکهای عمیق همه این جریانات است که در طول بیش از ۳۰ سال یکی پس از دیگری علیه جمهوری اسلامی بکار رفتهاند.
دهه اول ؛ فتنه بنی صدر
ابوالحسن بنیصدر در سال ۵۸ پس از استعفای دولت موقت، با چراغ سبز نشان دادن به منافقین و استفاده از سبقه مذهبی خانوادگی خود در تبلیغات انتخاباتی به عنوان اولین رئیس جمهور برگزیده شد. او که از عناصر لیبرال شورای انقلاب محسوب میشد در همان ابتدا از مخالفت با اصل ولایت فقیه گرفته تا مقابله با نهادهای انقلابی نظیر کمیته، سپاه پاسداران و … خط فکری خود را متمایز از اندیشههای امام خمینی(ره) و جریانهای انقلابی نشان داده بود و با ایجاد دو قطبیسازی در کشور و هجمه علیه نیروهای دلسوز انقلابی درصدد کسب تمام قوا در جهت رسیدن به منافع خود بود.
بنیصدر این رویارویی را در جریان انتخاب نخستوزیری شهید رجایی کلید زد و با مخالفت با کابینه پیشنهادی شروع به کارشکنی کرد و در مراسم ۱۷ شهریور ۵۹ هجمهها علیه تصمیمات مجلس و نخستوزیر را به حداکثر رساند. او همچنین اتهامهای خود علیه جریانهای انقلابی و سیاهنمایی علیه وضعیت کشور را در سخنرانیهای عاشورای ۵۹ و ۲۲ بهمن ادامه داد و در همانجا وعده روز موعود یعنی ۱۴ اسفند را برای بیان مطالب تفصیلی به مردم داد.
بنیصدر با وجود بحران جنگ تحمیلی رفتهرفته به خواسته اصلی خود یعنی به بنبست کشیدن اداره امور کشور و حذف همه رقبای سیاسی نزدیک میشد تا آنچه را که با کمک منافقین در سر میپروراند به منصه ظهور برساند بطوری که حجتالاسلام ریشهری در خاطرات خود درباره اهداف بنیصدر مینویسد: " از طریق برخی از همکارانش مطلع شدیم که او قصد انجام رفراندوم برای تغییرات قانون اساسی را دارد که این موضوع بعداً در جراید افشا شد.
در روز ۱۴ اسفند همزمان با سالگرد فوت مصدق، در دانشگاه تهران مراسمی با سخنرانی بنیصدر برگزار شد که در آنجا او با کمک منافقین و گارد ویژه خود دست به آشوبی زدند که به درگیری با نیروهای انقلابی انجامید. بنیصدر که خود هدایت اصلی این جریان را بر عهده گرفت در سخنانی تحریکآمیز جو جامعه را متشنج کرد و آخرین تلاشها را برای رسیدن به اهداف خود انجام داد. به این ترتیب او با کمک منافقین، در ۱۴ اسفند ۵۹ فتنهای را که مدتها مترصد آن بود برپا کرد تا نظام را به زعم خود تا آنجایی که میتواند وادار به امتیازدهی کند؛ امتیازی که سرنوشت انقلاب را دگرگون کرده و اسلام را همیشه از صحنه سیاست خارج کند.
امام خمینی(ره) در واکنش به این جریان در پاسخ تلگرام آیت الله گلپایگانی مبنی بر برخورد با فتنهانگیزی جریانهای ضداسلامی فرمودند:«به جنابعالی و عموم ملت شریف اطمینان میدهم که با خواست خداوند تعالی با اینگونه مخالفتهای با اسلام، برخورد شدید خواهد شد… باید گروهها و دستههای منحرف سیاسی و غیر سیاسی بدانند که من با احساس تکلیف، با آنان برخورد اسلامی و حدود اسلامی میکنم و به شرارتهای ضد اسلامی خاتمه میدهم.»
دهه دوم ؛ فتنه سال ۷۸
پس از ماجرای قتلهای زنجیرهای و ضربه عمیق به وزارت اطلاعات؛ در اوایل تابستان ۷۸ ؛ بحران دیگری به بهانه توقیف روزنامه "سلام" و تصویب طرح اصلاح قانون مطبوعات در حال شکلگیری بود. روزنامه سلام با سندسازی جعلی سعی داشت تا قانون مطبوعات را طرحی از سوی وزارت اطلاعات در جهت ایجاد اختناق و جلوگیری از آزادی بیان جلوه دهد. سعید حجاریان نظریهپرداز "فشار از پایین چانهزنی از بالا" سندی جعلی را در اختیار موسویخوئینیها قرار داد تا او با استفاده از حاشیههای امن سوابق امنیتی و قضائی خود آتش فتنه را روشن کند.
با توقیف روزنامه سلام؛ آتش تهیه توپخانههای روزنامههای زنجیرهای نظیر نشاط؛ جامعه؛ صبح امروز و …جریانسازی و بحرانآفرینی را کلید زد. « محدودیت مطبوعات، خشم مردم را شعله ور خواهد کرد» ، « زمان، حامل حوادث خشونت بار است»، « نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست»، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است»، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی» و «بازی دموکراسی بازی نیست» و…همه و همه تیترهایی بود که بطور کامل خط و هدف اصلی این جریانات را مشخص میکرد و نشان داد که هدف اصلی براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقابله با ولایت مطلقه فقیه است.
اما این در حالی بود که دشمنان خارجی هم گرای این موقعیت حساس را به عناصر داخلی داده بودند؛ بطوری که نشریه امریکایی "میدل ایست دایجست" در اوائل تیر ماه وعده داده بود: « بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقاد دارند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاهد دورنمای رویارویی جدی بین جناح محافظهکار و اصلاحگرایان خواهد بود.»
بر همین اساس در تکمیل پروژه براندازی نظام٬ تجمع اعتراضی دانشجویان در پنجشنبه ۱۷ تیر ۷۸ در مقابل کوی دانشگاه، آغازی برای روشن شدن آتش آشوبها بود که رفتهرفته هم دامنهدار میشد. در صبح جمعه ۱۸ تیر در ادامه درگیریها با ورود عناصر لباس شخصی به کوی دانشگاه حادثه تلخی رقم خورد که ابعاد جریانات را گستردهتر میکرد. بعدها با اعترافاتعزتالله سحابی از رهبران نهضت آزادی مشخص شد که این عناصر اخلالگر برای بدنام کردن نیروهای مؤمن انقلابی توسط وی به کار گرفته شده بودند.در همین زمینه سعید حجاریان و ابراهیم اصغر زاده با حضور در دفتر تحکیم وحدت تصمیم میگیرند که نهایت استفاده را از ماجرای کوی دانشگاه کنند.
این ماجرا به زعم آنها به گونهای پیش میرفت که خواب آشفته زنجیرهایها تعبیر شود و ارکان نظام را به انعطاف در مقابل خواستههای خود وادار کند. اما جناح دیگر فتنه از داخل ساختمان وزارت کشور هدایت میشد؛ جایی که تاجزاده معاون سیاسی نقش اصلی را در آن بازی میکرد. سید احسان قاضیزاده هاشمی دبیر کل وقت "جامعه اسلامی دانشجویان" در این باره میگوید:«ما با دانشجویانی که برای تسخیر وزارت کشور به سمت خیابان فاطمی رفته بودند به سمت فاطمی رفتیم و من مشاهده کردم که این افراد درب بزرگ آهنی وزارت کشور را از جا کندند که آقای تاجزاده آمد در وسط حیاط وزارت کشور یک صندلی گذاشت و یک جمله کلیدی گفت که نمیدانم چرا بعداً بررسی نشد.
تاجزاده به این جماعت که حدوداً ۵۰۰ الی ۶۰۰ نفری میشدند گفت:« شما چرا آمدهاید اینجا؟ شما چرا در وزارت کشور را از جا میکنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و در آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام میگفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمدهاید.» این سخنان تاجزاده جهت مسیر معترضان را از خیابان فاطمی به سمت خیابان فلسطین تغییر داد و معترضان را تحریک و به سمت بیت رهبری راهی کرد.
سخنرانی مصطفی تاج زاده در غائله ۱۸ تیر ۷۸
این جهتدهیها و هدایتگریها که با مشارکت عناصر نهضت آزادی و گروههای معاند دیگر همراه بود معنایی غیر از تهدید علیه امنیت ملی و موجودیت نظام اسلامی نمیتوانست داشته باشد؛ نکتهای که رئیس وقت مجلس حجتالاسلام ناطقنوری هم در جلسه سران قوا در حضور رهبری به آن اشاره کرده؛ خواستار محاکمه عاملان اصلی شده و میگوید:« اینها به هر حال بحران ایجاد کردند و قصد براندازی دارند.»
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی با اظهار تأسف از حادثه کوی دانشگاه، در بیاناتی تاریخی و داهیانه با اشاره به لزوم جلوگیری از نفوذ دشمن، پرده از اهداف اصلی این جریانات برداشته و فرمودند:«این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت یک خواب پریشان و غیر قابل تعبیر است. این عناصر داخلی حقیر و مطرود و منفور که ملت اینها را مثل دندان فاسدی بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد هجده نوزده سال است کمین گرفتهاند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند، اینها هم بدانند که اشتباه کردهاند.»[7]
دهه سوم ؛ فتنه ۸۸
در سال ۸۸ پس از گذشت ۳۰ سال از انقلاب اسلامی دشمنان داخلی و خارجی با تمام تجربیات چندین ساله فعالیت خود علیه انقلاب اسلامی دست به طراحی و اجرای فتنهای تمام عیار زدند که به واقع میرفت تا موجودیت نظام جمهوری اسلامی ایران را با تهدید جدی مواجه کند و بدین جهت امید داشت تا برای همیشه ساختارهای نظام را در هم بشکند و حاکمیت دینی را متلاشی کند.
در همین زمینه دشمنان خارجی بویژه امریکا و انگلیس با برنامهریزی بلندمدت به دنبال بهرهبرداری از فضای انتخاباتی سال ۸۸ بودند. بطوری که مؤسسات تحقیقاتی و اندیشکدههای امریکایی تنها راه سرنگون کردن نظام جمهوری اسلامی ایران را پیگیری مکانیزمهای جنگ نرم با استفاده از سه دکترین " مهار، نبرد رسانهای و پشتیبانی از نافرمانی مدنی" میدانستند.
اما عناصر داخلی نیز پا به پای شرکای خارجی خوابی میدیدند که این بار تعبیر آن را تحقق یافته میدانستهاند. آنها که از ماههای قبل بحث کمیته صیانت از آراء مردمی را مطرح کرده بودند رفته رفته ساز تقلب را کوک میکردند تا در شرایط لازم بر اساس دستورالعمل غربیها نقشه را بخوانند و اجرا کنند.
بر اساس راهبردهای طراحی شده لازم بود به بهانه وجود تقلب در انتخابات موج اعتراضات مردمی و اردوکشی خیابانی به راه افتاده و نظام را به عقبنشینی وادار کنند. این مدلی بومی شده از انقلاب مخملی در جمهوری اسلامی ایران بود.
در جلسه کمیسیون تدوین استراتژی حزب مشارکت که در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۸۷ تشکیل شد پس از بیان مدلهای مختلف برای در دست گرفتن قدرت، سعید حجاریان با اشاره به مدل جین شارپ برای کودتای مخملی با تأکید بر فشار از پایین و استفاده تودهای، آن را اینگونه تبیین میکند: این راه که یعنی جلوی پارک ملت و اینطور جاها شلوغی راه بیفتد و کمک از این گوشه و آن گوشه شروع بشود و رهبر[سران فتنه] برود با رژیم چانه بزند. مصطفی تاجزاده ضمن برشماری مدلهای در دست گرفتن قدرت در کشور میگوید که راه چهارم هم سلاح امریکاست و انقلاب مخملی، که من موافق راه چهارم هستم. تئوری جین شارپ و براندازی نرم خارجی و اینها هم در همین راه چهارم است. محمدرضا خاتمی میگوید که در عین اینکه پشتوانه داخلی را حساب میکنیم؛ پشتوانه خارجی را هم حساب کنیم.
علاوه بر این "جهانبخش خانجانی"، عضو شورای سیاستگذاری حزب کارگزاران که در جریان انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری، معاون تبلیغات و اطلاعرسانی ستاد تبلیغاتی موسوی در تهران بود، در اعترافات خود مبنی بر سناریوی طراحی شده برای رسیدن به اهداف مورد نظر اظهار کرده است:«در تحلیل هایی که از حزب مشارکت به گوش میرسید، آنها معتقد بودند که انتخابات را باید به سمت دوقطبی شدن پیش ببریم. نظر اعضای حزب مشارکت این بود که در دعواها و درگیریها فشار به نظام میآید و نظام ناگزیر به دادن امتیاز میشود.»
اما او به همین امر بسنده نکرده و در آخرین اعترافات خود پرده از پشت صحنه اتفاقات چندین سال اخیر بر میدارد و با اشاره به هدفگیری موجودیت نظام میگوید:«در ۴ سال اخیر اگرچه نوک حملهها به سمت آقای احمدینژاد و دولتش بود (صرف نظر از ضعفهایی که داشت) لیکن نیشهای ما متوجه "کلیت نظام" بود.درحالیکه اگر به راه و اندیشه امام توجه میکردیم، امام دو چیز را به ما سفارش مینمود: ۱ـ حفظ نظام که حفظ آن را از اوجبواجبات میدانست.۲ـ پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشورتان آسیبی نرسد.»
سندی از اعترافات جهانبخش خانجانی
اما در این میان رهبر معظم انقلاب اسلامی از همان روزهای پس از انتخابات در خطبههای نماز جمعه ۲۹ تیر علاوه بر ارشاد معترضان؛ همگان را به دستهای خارجی برای بازیگردانی در این عرصه توجه داد. با تداوم این جریانات مقام معظم رهبری اهداف اصلی دشمنان را از ایجاد این فتنه تمام عیار برشمردند:«هدفهائی که آنها دنبال میکردند، در درجه اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود … هدف سوم هم باز این بود و هست که کاری کنند که اگر نظام اسلامی باقی میماند، از عناصر ضعیفالنفسی که میتوان در آنها نفوذ کرد، استفاده کنند و اینها را در مسائل کشور، در واقع طرفهای اصلی خودشان قرار بدهند. بالاخره نظامی به وجود بیاید و ادامه پیدا کند که قدرت کافی نداشته باشد، ضعیف باشد، مطیع باشد – عمده این است که سرسپرده باشد، مطیع باشد – در مقابل آمریکا نایستد، قد علم نکند. اهداف اینهاست.»
این موضوع به اندازهای اهمیت دارد که ایشان به مناسبتهای مختلف بر روی اهداف فتنه تأکید ویژه میکنند و خاطرات تلخ آن ایام را اینگونه یادآور میشوند:«در ایام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کردهاید و دارید میکنید، دست بیگانهها خواهد افتاد و دشمن از ایناستفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی میکنید امّا این کاری که دارید میکنید مورداستفادهی دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانهی بندهاستکه میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکناستجور دیگری فکر کنند. وارد شدند؛ بعد دیدید از درونش چه درآمد؛ گفتند " انتخاباتبهانهاست، اصل نظام نشانه است." »
با توجه به این بررسیها وجه اشتراک تمام فتنهها علیه انقلاب اسلامی ایران، هدف گرفتن کلیت نظام در سطوح مختلف بود و براندازی تنها نقطهای است که دشمنان همیشه برای تحقق آن در حال برنامهریزی و اقدام علیه موجودیت انقلاب اسلامی هستند و همانطور که مشاهده میشود در فتنههای مختلف فقط تاکتیکها تغییر میکند.
انتهای پیام/
برچسب ها :ایران ، کهگیلویه و بویراحمد ، گچساران ، گچساران نیوز ، نفت و گاز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0