خواص مردود و پیاده شدگان از قطار انقلاب

نمی توانم باور کنم که تمامی این نشانه ها تصادفی باشد این نشانه های شوم بوی فتنه نمی دهد بلکه خود فتنه است، وطن فروشانی که خون شهداء را بر سرسفره گفت وگوی تمدن ها برده و آن را با برهنگی زنان ایرانی معامله کرده اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،سید امین سجادی-در کتاب دنیای صوفی  بود که خواندم ،یکی از اصالت های افرینش در جهان هستی این است که هر رخدادی نشانه هایی دارد، شبیه باران،ابتدا تراکم ابرها،سپس تیرگی انها ورعد وبرق که در نهایت خروجی وحاصل آن میشود باران…..

به عبارت خودمانی تر، یعنی اینکه میتوان بر اساس نشانه ها ،خروجی حرکت و جنبش های اجتماعی را تشخیص داد.

با این تصور چشمانم را میبندم وتاریخ را ورق میزنم،یک عقب گرد ۹ساله…..

حال که چشمانم را باز میکنم خود را در حال وهوای اغتشاشات سال ۸۸ میبینم ومردمی را که به بهانه ی تقلب در انتخابات  در خیابان ها ومیادین تجمع کرده اند جمعیتی را میبینم که هم صدا ویکپارچه شعار سر میدهند…

انتخابات بهانست…

اصل نظام نشانست….

و تعدادی آن طرف ترمیگوئند انتخابات یا باطل است….

 یا باطل…

ولا غیر

بین تمامی این شعارها یک شعار توجهم را جلب میکند و

آن این است… نه غزه… نه لبنان .. .جانم فدای ایران

این شعار ناخوداگاه برایم تداعی کننده ی شعارهای جنبش نهضت آزادی و ملی گرایانی بود که ،اوایل انقلاب معتقد به اسلام لیبرالی واسلام بدون روحانیت بودند.

در همین حس و حال شعار های چالش بر انگیز هستم که میشنوم شخصی آرام به بغل دستییش میگوید.

راستی شنیدی…

دختری به نام ندا آقا سلطان به دست همین مخملی های سبز پوش کشته شده وخونش را پیراهن عثمان کرده اند وبه گردن بسیجیان انداخته اند برای مظلوم نمایی وتهییج افکار عموی.

این را هم که شنیدم ترورها ومظلوم نمایی های سازمان مجاهدین خلق دراوایل انقلاب  برایم زنده شد.

هر بیانیه ای که از سران این تجمعات به گوشم میرسد تناقض شدید با قانون اساسی و سخنان رهبری دارد چقدر لحن این بیانیه ها به لحن بیانیه های ابول حسن بنی صدر شباهت دارد، که سراسر با قانون مخالفت می کرد ودر نهایت توسط مجلس عزل شد.

سمبل این نشانه ها پاره کردن عکس امام ره وتوهین به مقدسات در عاشورای حسینی ست.

نمی توانم باور کنم که تمامی این نشانه ها تصادفی باشد این نشانه های شوم بوی فتنه نمی دهد بلکه خود فتنه است. عرق سرد پیشانیم را با سرآستینم میگیرم و به سمت خانه بر میگردم.در مسیر خانه قدم زنان با خود فکر می کنم که  تنها خروجی این نشانه ها خبر از یک فتنه عظیم و ویرانگر دارد.این نشانه ها در گذشته هر کدام در فتنه ای جداگانه بودننداما در این فتنه تمامی نشانه ها دریک جا جمع شده اند، فتنه سبز مخملی ،فتنه ای که تعدادی دنیا طلب وطن فروش برپا کرده اند و بر موج احساسات پاک ملت شریف سوار شده اند وموج سواری میکنند. وطن فروشانی که خون شهدا را بر سرسفره ی  گفت وگوی تمدن ها برده و ان را با برهنگی زنان ایرانی معامله کرده…

پرسیدن بعضی سوال ها از خود شجاعت میخواهد مثل این سوال …

چرا برخی مهره های تراز اول انقلاب که خود را یار امام میدانند در این فتنه سکوت میکنند ومدافع خون شهدا و ولایت فقیه نیستند…

وسوال چالش برانگیز تراینکه امکان دارد برخی از این مهره های تراز اول انقلاب به مرور زمان از قطار انقلاب پیاده شده باشند .و هم تراز خواص مردودامت اسلامی قرار گرفته باشند.

درگیر همین افکار هستم که احمد مرا صدا می زند واز من میپرسد کجایی فلانی،پاسخ دادم در حال و هوای فتنه ۸۸

جالب اینجاست که احمد به من میگوید راستی فلانی میدانی شخصی به اسم مایکل لدین مشاور سابق وزارت امور خارجه آمریکا نامه ای را منتشر کرده که فرستنده ی آن اتاق فکر همین جنبش سبز مخملی است ودر نامه درخواست کرده اند که در جهت براندازی نظام ایران ،ملت ایران را تحریم کنند.

جالب تر اینجاست که اتاق فکر جنبش سبز مخملی نامه را تکذیب نکرده اند ومن در پاسخ میگویم…

خدا گو با خدا جو فرق دارد

حقیقت با هیاهو فرق دارد

انتهای پیام

فتنه ۸۸

انتخابات

تکذیب