صحبت‌های جالب مدرس سواد رسانه‌ای گچسارانی در مورد ترور شخصیتی

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گچساران نیوز بهمن اسدی خیرآباد، مدرس سواد رسانه و فضای مجازی گچساران در تحلیلی به تبیین ابعاد شخصیتی “سردار دلها” در فضای رسانه ای غرب پرداخته و نوشته است: یک سال هم از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی گذشت اما او هنوز هم زنده است چرا که

استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جنایتکار آن هنگام که دست به جنایتی بزرگ و خلاف قوانین بین المللی زد و بالاترین مقام نظامی کشورمان را به شهادت رساند هیچ وقت در اندیشه اش هم خطور نمی کرد که نه تنها در اهداف خود موفق نشود بلکه شاهد رویش مکتبی باشد که خون آن شهید جان تازه به آن ببخشد و همانطور که شاهد هستیم سلیمانی های زیادی نه فقط در ایران بلکه در اقصا نقاط جهان رویش کردند و به پا خواستند.

هر چند جا دارد که ما محیط و زمان بعد از سردار شهید را از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، اما می خواهیم در این مقوله به جنگ نرمی بپردازیم که بعد از شهادت سردار بر علیه او شکل گرفته است و دشمن شبانه روز آتش تهیه خود را به وسیله شبکه های اجتماعی بر سر ما می ریزد.

دشمن بعد از شکست در جنگ سخت و میدان نبرد فیزیکی بخشی از توان خود را به جبهه جنگ نرم اضافه کرد اما این جبهه یک تفاوت اساسی با برهه زمانی قبل از شهادت سردار داشت و آن هم جریان زنده، پویا و قدرتمندی بود که از یک طرف مکتب شهادت را دوباره به عرصه افکار عمومی آورد است و دیگری همانطور که در بالا ذکر کردیم رویش سلیمانی هایی است که خارج از مرزهای جغرافیایی ایران شکل گرفت.

سربازان سایبری دشمن هم زمان باید دو هدف را نشانه روی کنند یک شخصیت خود سردار را و دو مکتب شهادت و مقاومت را. هر دو هدف هر چند موازی هم هستند اما از نظر تاثیر گذاری بر افکار عمومی جهان که مد نظر استکبار هست با هم متفاوت هستند .دشمن وقتی نتوانست مکتب شهادت و تفکر جبهه مقاومت را تحریف کند به سمت شخصیت شهید حاج قاسم حمله ور شد.

نمونه این حملات چند سالی است که علیه مقام معظم رهبری نیز شروع شده است آنجا هم دشمن وقتی نتوانست ولی فقیه را که رکن اساسی مکتب اسلام است مورد هجمه قرار دهد، سراغ شخصیت رهبری آمده است تا دامنه حملات خود را از پایین به بالا به پیش ببرد. لذا دشمن قبل از شهادت سردار حملات خود را بیشتر حول جبهه مقاومت انجام می داد ولی بعد از شهادت ایشان به دلایلی که ذکر کردیم مجبور است شخصیت حاج قاسم را نیز نشانه رود.

به همین خاطر است که شاهد جنگ شدیدی میان سربازان سایبری دشمن و جبهه مقاومت با موضوع حاج قاسم هستیم. البته نامحتمل نیست که دشمن از تکنیک برجستگی قبل از شهادت ایشان بسیار استفاده کرده باشد تا شاید بتواند بعد از تصویب تروریست بودن سپاه پاسداران در مجامع بین المللی او را به عنوان فرمانده ارشد نظامی وابسته به این سازمان نیز ترور شخصیت کند.

اما آنچه که مهم است به آن بپردازیم شلیک های مستمری است که این روزها به سمت شخصیت او انجام می شود. از شایعه پرداخت دلارهای چمدانی به فلسطینیان توسط ایشان تا بی نتیجه بودن خون او و یارانش در عراق و سوریه با شایعاتی مانند خیانت دولت های مستقر در سوریه و عراق به ایران در ارتباط با قرار دادهای تجاری ، اقتصادی و نظامی که آنها با کشورهای مخالف جمهوری اسلامی بسته اند.

در واقع دشمن با طراحی این پروژه و ایجاد دوگانه صلح و جنگ طلبی و یا جنگ و مذاکره افکار عمومی داخل و بیرون را به سمتی هدایت کند که شخصیت حاج قاسم را جنگ طلب ،تروریست و مداخله جو در کشورهای مستقل جهان تعریف کند.

اما شخصیت سردار سلیمانی نه نظامی بود و نه غیر نظامی. غیر نظامی بود چونکه مرزهای عرفی ژنرال های دنیا را شکسته بود و نظامی بود در حد بهترین آنها ،شجاعت، تدبیر کار آمدی، نظم و هر آنچه که یک فرمانده نظامی باید دارا باشد را یکجا داشت و خود دشمنان هم به آن معترف هستند.

در واقع این بعد شخصیت معنوی حاج قاسم است که باعث شده دشمن در هدف دوم خود کاملا شکست بخورد .کار دیگری که جبهه نرم دشمن انجام می دهد عملیات پدافندی است و بستن مستمر صفحات اینستاگرامی و تویتر با موضوع سردار سلیمانی از تصویر و کلیپ گرفته تا متن و هشتک، عکس نوشته و هر محتوایی که به او مرتبط باشد و این در حالی است که گروه های تروریستی دنیا بدون هیچ گونه مشکل و محدودیتی از این فضای وب برای انجام و پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند.

ایجاد تردید در راه و روش و شکست اهداف او از جمله حملات آفندی است که توسط صفحات شبکه های اینترنشنال سعودی و بی بی سی و البته صفحاتی با ادمین های نامعلوم انجام می گیرد.

آنچه مسلم است اگر دشمن توانسته باشد در بعد اهداف و راه و روش سردار اندک تردیدی ایجاد کرده باشد اما در ترور شخصیت ایشان کاملا ناموفق بوده اند و بخش زیادی از این شکست نتیجه آن است که حاج قاسم بر خلاف تمام ژنرال های نظامی بزرگ دنیا یک تفاوت داشت و آن شخصیت معنوی ایشان است که او را متمایز می کند و همین وجود معنویت و ایمان نقطه قوت اوست تا شلیک های هیچ رسانه ای نتواند در او اثر کند.

با توجه به این که مدیریت فضای وب و شبکه های اجتماعی در اختیار دشمن هست و به واسطه همین برتری دست به عملیات پدافندی شدید زده است اما همچنان نباید از تولید محتواهای خوب صرف نظر کرد . همچنین تجربه به ما آموخته است که هیچ سیستم پدافندی بدون روزنه نیست و راه های ورود زیادی خواهد داشت.

اما شخصیت سردار سلیمانی نه نظامی بود و نه غیر نظامی. غیر نظامی بود چونکه مرزهای عرفی ژنرال های دنیا را شکسته بود و نظامی بود در حد بهترین آنها، شجاعت، تدبیر کار آمدی، نظم و هر آنچه که یک فرمانده نظامی باید دارا باشد را یکجا داشت و خود دشمنان هم به آن معترف هستند.

انتهای پیام/