ماموریت مهم در تیپ المهدی(عج) تا اوج هنرنمایی در فاو +تصاویر

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح زاگرس، جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، بزرگ‌ترین رویداد تاریخی ایران اسلامی در طول تاریخ این سرزمین و بویژه دوران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به شمار می رود، در این جنگ نابرابر با دشمن تا بن دندان مسلح، رشادت‌هایی مثال‌زدنی و در نوع خود بی‌سابقه ای رقم خورد که بعضا از سوی رسانه‌ها کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

بر این اساس، پای صحبت‌های سردار “محمد ارشادی” یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در گچساران نشستیم، تا بازهم پنجره‌ای دیگر به دوران دفاع مقدس گشوده شود.

خودتان را معرفی بفرمائید، چه سالی وارد جبهه شدید و چه مدت در جبهه حضور داشتید؟

محمد ارشادی هستم. از شهرستان گچساران به غیر از ماه های اول جنگ، باقی ایام را نیز توفیق داشتم در جبهه های جنگ در کنار رزمندگان اسلام حضور داشته باشم.

اولین اعزام شما از کدام منطقه و از چه طریقی بود؟

بنده از طریق سپاه پاسداران شهرستان گچساران به منطقه عمومی شوش در استان خوزستان اعزام شدم.

قدری از حال و هوای آن دوران همرزمان و دوستان خود بگویید

 شرایط آن دوران خیلی سخت بود، دشمن تا نزدیک اهواز پیش آمده بود و شهر اهواز زیر آتش دشمن بود،شهر شوش هم کاملاً تخلیه و دشمن در نزدیکی آن بود و جاده اهواز به اندیمشک مرتب توسط توپخانه‌های دشمن هدف قرار می گرفت و دشمن تابن دندان مسلح بخش وسیعی از میهن اسلامی مان را اشغال کرده بود.

آماده جانفشانی

شهرهای خرمشهر، بستان، هویزه، مهران، دهلران، موسیان، عین خوش و نفت شهر اشغال شده بودند و در دست دشمن بعثی بود و در مقابل این دشمن نیز جوانان غیرتمند و انقلابی کشور بسیج شده بودند تا مانع سقوط خوزستان شوند و دشمن را از کشور بیرون کنند .رزمندگان همه آماده بودند تا پای جان بجنگند همه آماده جانفشانی بودند همه از شهادت استقبال می کردند و همه لحظه شماری می کردند فرمان عملیات و هجوم به دشمن صادر شود .دوستان من در آن دوران و همرزمانم شهید “خدامراد مرادی”،شهید “احمد تاجگردون”، “عزیزالله زارعی”، “علیرضا نظرپور” و”کیامرث ممبینی” و تعدادی دیگر بودند.

چگونه شد که جبهه رفتید؟

 من در دبیرستان در انجمن اسلامی بودم و همزمان در حزب جمهوری اسلامی که “مرحوم نبی زاده” مسئول آن بود و همه نیروهای اصیل و انقلابی در آن عضو بودند فعالیت می کردم.  لذا حال هوای آن روزهای کشور و نیاز به دفاع در مقابل دشمن را با همه وجود احساس می کردند؛ لذا در آن شرایط درس را رها و با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گچساران به جبهه ها اعزام شدم.

دوستان دبیرستانی من مثل “ایرج لطیفی”، “فرهاد نونژاد”، شهید “سعید چهارده چریک”، مرحوم دکتر “اسماعیل گندمکار”، شهید “حسین خندانی”همه یا به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آمدند و یا به عنوان بسیجی وارد جنگ شدند و من هم مثل آن ها به عضویت سپاه پاسداران در آمدم و به جبهه های جنگ اعزام شدم.

عکس العمل خانواده در خصوص رها کردن تحصیل و رفتن به جنگ و جبهه چه بود؟

پدرم خودش در غائله کردستان در سال ۵۸ از طریق بسیج به کردستان و سقز اعزام شده بود و با ضد انقلاب جنگیده بود و مشکلی با رفتن من به جبهه و جنگ نداشتند و تا پایان جنگ هم هیچ وقت کوچکترین چیزی در رابطه با نرفتن  به جبهه و جنگ به من نگفتند.

در طول دفاع مقدس عنایات خدا را در کجا و چگونه دیدید؟

جبهه و دفاع مقدس همه عنایت خدا بود اگر عنایت خداوند نبود با هیچ تفکر مادی و دنیوی و با محاسبه تجهیزات ، امکانات ، نفرات و پشتیبانی های جهانی از دشمن قابل پذیرش نبود که ما یک کشور تازه انقلاب کرده و نوپا بدون امکانات و تجهیزات با دست خالی بتوانیم دشمن قدرتمند و مجهز و مغرور را از کشور بیرون کند و آنها را مفتضحانه شکست دهیم.

 با عنایت خداوند متعال در کنار هدایت های حضرت امام رضوان الله تعالی علیه بود که ما توانستیم در طول هشت سال دفاع مقدس همواره عزت و سربلندی ،افتخار ،شرافت و پیروزی را نصیب ملت ایران و خواری، زبونی، حقارت، خفت و شکست را نصیب سپاه کفر کنیم.

نگران غواص ها بودیم

بنابراین یکی از خاطراتی که مصداق عنایت خداوند متعال بود در عملیات والفجر ۸ بودکه می بایست از اروند رود عبور می‌کردیم همه نگران غواص ها بودیم که در آب دیده نشوند و عملیات لو نرود ولی عنایت خداوند متعال باعث شد که در شب عملیات ابر غلیظی منطقه را بپوشاند و نزول باران رحمت الهی باعث شد تا دید دشمن کم شود و غواص ها به راحتی از اروند رود عبور نمایند و صدای پای غواصان که بافین شنا می‌کردند با صدای نزول رحمت الهی ادغام شده و دشمن  متوجه  نشود و این  ابر و نزول رحمت الهی به موفقیت و شکست خط دشمن کمک زیادی کرد.

از فتح خرمشهر، برایمان بگوئید

بعد از عملیات ثامن‌الائمه، طریق‌القدس و فتح المبین همه نیروهای دشمن برای دفاع از خرمشهر تجمع کردند و همه نیروهای ما هم در مقابل دشمن صف آرایی کردند و تقریبا همه می دانستند که عملیات بعدی در منطقه عمومی خرمشهر برای فتح خرمشهر است برخی رزمندگان استان در تیپ المهدی(عج) بودند و تعدادی هم در تیپ امام سجاد(ع) فارس حضور داشتند. تیپ المهدی(عج) ،امام سجاد(عج) و تیپی از لشکر ۱۷علی بن ابیطالب قم، تیپ ۳ لشکر ۷۷ خراسان مأموریت داشتند در منطقه عملیاتی فتح المبین باقی بمانند و با تجمع در منطقه رقابیه همزمان با عملیات بیت المقدس در منطقه فکه عملیات را انجام دهند.

این عملیات دو هدف داشت که اول جلوگیری از رفتن نیروهای از دشمن که در منطقه فتح المبین و شوش بودند به سمت خرمشهر، دوم آزادسازی فکه و رسیدن به مرزهای بین المللی از این محور؛ این عملیات همزمان با سایر محورهای عملیات بیت المقدس در ۱۰ اردیبهشت سال ۶۰ آغاز شد و سختی های فراوانی داشت. گرمای هوا ،زمین های ماسه ای ، زمین های رملی و محدودیت تردد خودرویی و نفرات بر سختی این عملیات اضافه کرده بود و نیروهای تیپ المهدی(عج) ماموریت داشتند ارتفاعات ۱۸۱ و ۱۸۲ را تصرف کرده و به سمت فکه عملیات را ادامه دهند.

 شهادت با لبان تشنه

روز ۱۰ اردیبهشت دو تا از گردان‌های عمل کننده به علت ماسه ای و رملی بودن زمین در ماسه ها گیر افتادند و حرکت آنها به شدت کند شد در نتیجه ذخیره آب آنها تمام شد و تشنگی و خستگی باعث شد که علی رغم اینکه هدف مورد نظر را تصرف کردند اما شهدای زیادی را با لب تشنه تقدیم انقلاب و اسلام نمایند.

 بعد از مرحله اول عملیات تیپ المهدی(عج) به محور خرمشهر آمد و در ۲۶ کیلومتری خرمشهر مستقر شد تا همراه سایر رزمندگان اسلام آماده هجوم به دشمن بعثی برای آزادسازی شهر خرمشهر شوند در شب عملیات بیت المقدس برای آزادسازی خرمشهر تیپ المهدی(عج) و تیپ امام سجاد (ع)ماموریت داشتند با دور زدن دشمن از طریق شهرک ولیعصر بین شلمچه و خرمشهر عمل نمایند و پل نو را تصرف کنند پل نو تنها مسیر خشکی بود که به سمت عراق می رفت و با تصرف پل نو همه نیروهای عراقی که در شهر خرمشهر بودند به محاصره درمی آمدند.

 ماموریت مهم

رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در تیپ المهدی(عج) یکی از مهم ترین ماموریت های خود در طول دوران دفاع مقدس را انجام دادند و با عبور از شهرک ولیعصر و دور زدن خرمشهر پل نو را تصرف کرده و خود را به ساحل اروند رود رساندند و هزاران نفر نیروهای دشمن را در شهر خرمشهر به محاصره درآوردند.

 یگان های عراقی و نیروهای عراقی که در شهر خرمشهر بودند یا باید تسلیم می‌شدند یا خود را به آب اروندرود می انداختند و از آن طریق فرار می‌کردند و یا اینکه می ایستادند و در مقابل ما می جنگیدند دشمن روحیه خود را از دست داده بود و روحیه جنگیدن نداشت و خود را در درمحاصره می‌دیدلذا تصمیم گرفتند که تسلیم شوند در واقع محاصره پلی نو باعث شد که دشمن روحیه خود را از دست بدهد و تصمیم به تسلیم شدن بگیرد.

 اوج افتخار

خیلی سربازان عراقی، افسران و فرماندهان ارتش عراق اسلحه های خود را زمین گذاشته و گروه  گروه تسلیم می‌شدند در عملیات فتح خرمشهر حدود ۱۹ هزار نفر از نیروهای دشمن اعم از سرباز، درجه دار، افسر، افسران ارشد و فرماندهان ارتش عراق تسلیم نیروهای اسلام شدندبه هرحال پیش بینی انتقال این همه اسیر نشده بود و هر سه چهار نفر بسیجی ستونی از ارتش عراق را به صف کرده  و آن ها را به سمت جاده خرمشهر اهواز هدایت می‌ کردند تانک ها، نفربرها، خودروها، اسلحه امکانات و تجهیزات زیادی از دشمن در خرمشهر به جا مانده بود که همه این غنائم به دست رزمندگان اسلام افتاد که در واقع در عملیات فتح خرمشهر بخش عمده‌ای از ماشین جنگی ارتش عراق یا منهدم شد و یا به دست رزمندگان اسلام افتاد.

نقش رزمندگان استان را در دفاع مقدس چگونه ارزیابی می کنید؟

در خصوص تاثیر گذاری استان در دفاع مقدس باید عرض کنم که استان با بیش از ۳۳ هزار رزمنده مقام اول را در اعزام نیرو به جبهه های نبرد حق علیه باطل نسبت به جمعیت خود داشته است که این بزرگترین افتخار برای استان است.

 استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۶۰ تیپ المهدی(عج)  را تشکیل و در عملیات‌های فتح المبین و فتح خرمشهر و رمضان با این تیپ شرکت کرد،بنابراین حضور رزمندگان استان در لشکرها و تیپ های مختلف سپاه در دفاع مقدس نشان از علاقه و ایثار و شجاعت آن ها دارد که همواره زبانزد خاص و عام بوده است.

اوج رشادت ها

 اوج هنر نمایی رزمندگان استان در عملیات والفجر ۸ بود که در قالب تیپ ۳ لشکر ۲۵ کربلا عمل کردند در این عملیات همه نیروهای استان در تیپ ۳ لشکر ۲۵ کربلا بودند و ماموریت آنها رخنه به عمق مواضع دشمن و رسیدن به پایگاه موشکی عراق در ساحل خور عبدالله بود.

 استان کهگیلویه و بویراحمد در عملیات والفجرهشت، ۹ گردان تشکیل داد که در طول دوران دفاع مقدس بی‌سابقه بوده است، تیپ ۳ لشکر ۲۵ کربلا علاوه بر تصرف پایگاه موشکی عراق در دفع پاتک های دشمن برای بازپس گیری فاو در ۷۵ روز نبرد شبانه روزی شرکت فعال داشت و برگ زرینی از تاریخ افتخارات خود را ورق زد.

تصویری فراموش نشدنی از جبهه ها برای ما بیان کنید

بهترین و ناب ترین تصویری که در ذهنم نقش بسته و همیشه همراه ماست همین معنویت رزمندگان اسلام در شب‌های عملیات است، شب عملیات و قبل از شروع عملیات زیباترین قشنگ ترین و جذاب ترین صحنه ها را شاهد بودیم هرکسی خود را تا ساعتی دیگر جز شهداء و در عالم دیگری می دید دعا و راز و نیاز رزمندگان دیدنی بود یکی وصیت نامه می نوشت یکی حلالیت می طلبید یکی هم کتاب کوچک دعا را از جیب در آورده و مناجات می کرد یکی دوستانش را بغل گرفته بود و گریه می کرد یکی تنها تکیه بر نخلی زده و اشک می ریخت یکی در حال نماز بود یکی سفارش خانواده اش را به دوستانش می کرد و خلاصه صحنه های تکرار نشدنی در شب‌های عملیات مشاهده می شد این انسانهای پاک و صادق و ایثارگر و مجاهد فی سبیل الله این صحنه ها را خلق می کردند.

آیا با همرزمان تان هنوز ارتباط دارید؟

 بله. هم حضوری درمراسمات مختلف آنها را زیارت می کنیم و هم گروه هایی در فضای مجازی وجود داردکه دوستان با هم ارتباط دارند و با بیان خاطرات گذشته یاد آن روزها را زنده می کنیم.

چند تن از همرزمان و شهیدان را نام ببرید

 شهید “مسعود خرمی”، شهید “محمد تقی عمرانی” شهید “احمد تاجگردون”، شهید “یدالله فاطمی”، شهید “جهان پناه نظری”، شهید “شهباز بنی‌اعتماد”، شهید “سعید چهارده چریک”، شهید “منوچهر حسین پور”، شهید “عیسی پناهی”، شهید “محمد علی فرهادی”، شهید “حسین خندانی”، شهید “حمید جابرزاده”، شهید “عبدالحسین بهرامی”، شهید “اقبال مرادپور”، شهید “عبدل خواجه زاده “،شهید “غریب نظری” و شهید “سید هدایت الله حسینی”.

آیا واقعیات جنگ به درستی به نسل جوان منتقل شده است؟

 تلاش زیادی انجام گرفته که واقعیت های دفاع مقدس به نسل امروز هم منتقل شود یادواره شهداء مراسمات با محوریت شهداء ،هفته دفاع مقدس ،اعزام کاروان های راهیان نور و چاپ و روایتگری خاطرات رزمندگان همه در جهت انتقال فرهنگ غدیر دفاع مقدس به نسل جوان صورت گرفته است؛ ۲ واحد درسی دانشگاهی در همه رشته ها در رابطه با آشنایی با دفاع مقدس در دانشگاه ها تدریس می شود که هدف آن انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل امروز است دفاع و شور و شوق جوانان امروزی برای رفتن به سوریه و جنگ با داعش و فداکاری آنها در مقابل دشمن نشانه انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل امروزی است که نمونه بارز آن شهید “محسن حججی” است که سر از تنش جدا شد ولی با لبخند به دیدار معشوق شتافت و حسرت یک آخ گفتن را به دل دشمن گذاشت.

در خصوص کتاب تان توضیح دهید

مضمون کتاب (ماسه ها و حماسه ها) روایتگری اینجانب در دوران دفاع مقدس است که سعی کرده‌ام ضمن تشریح عملیات های آفندی و پدافندی، رشادت های رزمندگان استان را نیز بیان کنم و نیز خاطرات زیادی از رزمندگان و شهدا و ایثارگران استان و شهرستان گچساران را بیان کردم که می‌تواند بیکران معارف دفاع مقدس را به نسل جوان امروزی منتقل کند.

هر آنچه به ذهنتان می رسد در خصوص کلمات زیر خیلی کوتاه بفرمایید

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: عدالت‌گستر

رهبر معظم انقلاب: نایب امام زمان(عج)

 گردان: امام حسین علیه السلام

شهید: محمد تقی عمرانی

راهیان نور: زائران شهداء

کربلا: سرزمین عشق

نسل جوان امروز: امید رهبری

نسل جوان دیروز: مردان بی ادعا

شهادت: لقاء الله

۳۶۰ شهید شهرستان گچساران:چراغ های روشن و هدایت کننده

صحبت پایانی

 ضمن تشکر از شما و همه کسانی که در جهت انتقال این فرهنگ غنی و عاشورایی دفاع مقدس تلاش می کنید و امیدوارم پیام‌رسان شهدای گرانقدر کربلای ۸ ساله دفاع مقدس باشیم و فرهنگ، روش و منش آنها را منتقل نماییم و در آخر هم با آنها محشور شویم. انشاالله.

با تشکر از سردار “محمد ارشادی” که در این گفت و گو ما را یاری نمودند.

انتهای پیام/