تاریخ انتشار : دوشنبه 17 تیر 1398 - 9:26
کد خبر : 48269

بانوان رهیافته غربی که حجاب را مایه آرامش می دانند/از بانویی که به خاطر حجاب پیشنهاد نخست وزیر ترکیه را رد کرد تا تبعیض در جوامع غربی

بانوان رهیافته غربی که حجاب را مایه آرامش می دانند/از بانویی که به خاطر حجاب پیشنهاد نخست وزیر ترکیه را رد کرد تا تبعیض در جوامع غربی

به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه حجاب و عفاف از مهمترین مسائل  و نشانه های سلامت و پویایی جامعه است حجاب و عفاف آثار و فواید بسیاری می تواند روی فرد و جامعه داشته باشد سلامت و امنیت روانی، حفظ شرافت و کرامت انسانی، تمرکز و تلاش در فعالیت ها، ایجاد حس مسئولیت

به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه حجاب و عفاف از مهمترین مسائل  و نشانه های سلامت و پویایی جامعه است حجاب و عفاف آثار و فواید بسیاری می تواند روی فرد و جامعه داشته باشد سلامت و امنیت روانی، حفظ شرافت و کرامت انسانی، تمرکز و تلاش در فعالیت ها، ایجاد حس مسئولیت پذیری، رشد شخصیت و … همگی از آثار و فواید حجاب می باشد.

 

حجاب برای زن نه تنها مانع نیست بلکه مصونیت و پشتوانه محکمی است زنان باحفظ حجاب و عفاف نه تنها جایگاه و کرامت انسانی خود را در جامعه تحکیم می کنند بلکه می توانند با همین شیوه جامعه ای سالم و به دور از تیرهای زهرآلوده شیطانی برای رشد و تربیت فرزندان ایجاد نمایند.

 

 لزوم بررسی این مطلب به دلیل اهمیت فوق العاده آن در جامعه امروز است با توجه به اهمیت آن نتایج نشان داده است که حفظ حجاب و عفاف در جامعه تا چه اندازه می تواند بر روی سلامت و رشد افراد جامعه تأثیر گذار باشد و باید در پی آن بود که با تدبیرات و اقدامات مناسب از ایجاد زمینه های بی حجابی و بدحجابی در جامعه جلوگیری کرد و روز به روز فرهنگ حجاب را گسترش داد.

 

اکنون که شاهد هجوم همه جانبه به ارزش الهی حجاب هستیم و این آسیب، تاثیر زیادی در خانواده‌ها داردلازم است که فواید عفاف وحجاب در جامعه انسانی تبیین شود؛ زنان با حجاب مانند "گوهرانی در صدف هستند که به جامعه انسانی آرامش می بخشند ونظام خانواده را مستحکم می سازند.

 

آنچه مشهود است این است که بدحجابی سبب بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی شده که روح پر احساس زن با آن ناسازگار و در بسیاری ازموارد سبب آزردگی روح لطیف زن خواهد شد واو را در جامعه به انزوا می کشاند حجاب و عفاف باعث آرامش بیشتر برای زن خانواده وجامعه ای که در آن زندگی می کند می شود.

 

 با توجه به فرمایش امام علی(ع) که فرمودند: "پوشیده و محفوظ نگاه داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایی آن زن است" چادر حجاب برتر است اما حجاب، فقط گذاشتن چادر نیست و هر فردی می‌تواند با رعایت کردن پوشش مناسب از حجاب خوب برخوردار شود.

با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که فرمودند:( مسئله حجاب و عفاف در بین مردان و زنان در این موقعیت حساس یک ضرورت است) برخی بر این عقیده هستند که مبحث مهم حجاب مسئله‌ای فردی و شخصی است در صورتی‌که حجاب حق الهی و از واجبات است و با رعایت کردن حجاب می‌توانیم آسایش و آرامش بیشتری را در جامعه اسلامی شاهد باشیم.

 

یکی از فلسفه های حقیقی وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی با توسعه آن است زیرا نفس آدمی، دریایی مواج از تمایلات و خواسته های اوست که مهم ترین آن ها به خوراکی، امور جنسی و مال و جاه و مقام، مربوط می شود و بدون شک بالاترین خواسته های مردان، تمایل به جنس زن است همان گونه که در سخنان روان شناسان آمده است بزرگترین خواسته های مرد، رغبت به زنان است.

 

 

حجاب و پوشش اسلامی برای مردان و زنان، تنها از کارکرد فردی برخوردار نیست و فقط برای سامان دهی خلقیات و ملکات نفسانی آدمیان موثر نیست بلکه از کارکرد اجتماعی نیز برخوردار است.

 

پوشش دینی پیام عفت، شخصیت، خداترسی و از ویژگی های زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت بلکه او را نیرویی بالفعل در وسعت بخشی به امنیت اجتماعی دانسته و نجابتش را می ستایند و در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه های زهر آلود، سخنان آزار دهنده و بر خوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود بلکه امنیت و آرامش درونی خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد.

 
 

حجاب با آرامش روانی رابطه تنگاتنگ دارد شخصی که خود را در هاله حجاب قرار می دهد به قدری توانمند و مقتدر می شود که می تواند به خود اجازه دهد در تمام عرصه های اجتماعی حضور پیدا کند.

 

ملاک حجاب اجتماعی است و برای زنان زمینه ایجاد می کند تا با اقتدار در جامعه حاضر باشند و نگران این نباشند که جامعه جنس مخالف از آنها بخواهد سوء استفاده یا امتیازی کسب کند و نگاه های شهوانی  و طمع آمیز به آنها داشته باشد.

 

 وقتی که زن به این باور برسد که با قرار گرفتن در پوشش و محجبه شدن می تواند در اجتماع، به راحتی رفت و آمد کند و ارتباط بگیرد موجب آرامش روانی او می شود.

 

 حجاب تاثیر مستقیمی در حفظ ارزش و کرامت زن و مرد دارد شخص محجبه با بلندگوی حجاب خود اعلام می کند که هیچ نیازی به دیده شدن ندارد و با عزت و کرامت کامل در جامعه رفت و آمد می کند، هیچ نوع حقارت و کم بودی ندارد که بخواهد با نمایش گذاشتن زیبایی ها و زینت هایش آن را از جامعه گدایی کند.

 

حجاب و عفاف ارزش و کرامت زن را بالا می برد به خاطر این که چشم های آلوده را از او می پوشاند به این دلیل که نمی گذارد هر کسی در هر جایگاهی و با هر حقارتی  به خودش اجازه دهد به جایگاه مقدس یک شخص محجبه تعدی داشته باشد.

حجاب موجب استحکام خانواده می شود به جهت اینکه وقتی مرد از کانون خانواده خارج و در جامعه وارد شد، زمانی که همه محجبه هستند موردی را برای مقایسه کردن با همسر خود پیدا نمی کند این مقایسه گری و حساب و کتاب باعث جدایی، کدورت و تاری روابط زناشویی می شود.

 

 حجاب کمک می کند تا کانون خانواده گرم بماند امروز، متاسفانه هرزگی بعضی از افراد بی حجاب در جامعه علت اصلی این گسستن پیوندها شده است و همچنین گاهی اخباری که درباره جرم وجنایت ها به گوش می رسد ریشه تحلیلی آنها در بُعد بی حجابی بعضی از افرادی است که از روی بی دقتی و گاهی از روی عناد وارد جامعه می شوند و این خیانت تام به جامعه زنان و دختران است و در اصل زنی که  بی حجاب وارد جامعه می شود جایگاه مقدس زنان را در جامعه آلوده می کند.

 

برخی استدلال می کنند که عفت فقط حجاب ظاهر نیست و می توان قلب را عفیف و پاک نگاه داشت و ضرورتی به پوشش ظاهر نیست برخی از منتقدان حجاب نیز عملکرد منفی برخی از افراد محجبه را ملاک قرار داده و می گویند حجاب دلیلی بر داشتن قلب سلیم نمی شود نقد شما براین دیدگاه چیست؟ آیا عفت باطنی و ظاهری لازم و ملزوم یکدیگرند؟

 

امروزه برخی ها در جامعه شبهات ایجاد می کنند و متاسفانه به خاطر اینکه بصیرت جامعه، زنان و دختران در بعضی ازعرصه ها ضعیف و کم است خیلی ها از این کم بصیرتی و کم اطلاعی  سوء استفاده کرده و گاهی شبهاتی را پراکنده می کنند مبنی بر اینکه عفت فقط حجاب ظاهر نیست و یک شخص می تواند عفیف و پاک باشد و ضرورتی به پوشش ظاهری ندارد.

 

حجاب و عفت هر دو به معنای منع هستند حجاب منع و بازداری از ظاهر و عفت منع و بازداری از باطن است عفت یک حالت درونی است اما با توجه به اینکه تاثیر ظاهر بر باطن و تاثیر باطن بر ظاهر یک ویژگی عمومی در انسان ها است بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری  و بازداری باطنی و عفت تاثیر و تأثر متقابل است؛ یعنی هر کسی در باطن عفیف باشد در ظاهر حجاب بیشتر و بهتری دارد و هر کسی که در ظاهر حجاب بهتری دارد در باطن عفتی ستودنی دارد.

 

 اینکه بعضی از محجبه ها را ملاک قرار می دهند و می گویند این محجبه ها اشتباهاتی را انجام می دهند در واقع حکم کلی می کنند و می گویند که همه محجبه ها عفت باطنی ندارند که این یک استدلال اشتباه است؛ یک حکم جز بر کل است اگر یک یا دو نفر دچار اشتباهی شدند نمی شود استدلال کرد که این افراد اشتباه کننده نشان می دهند که همه بی حجاب ها بد هستند اینها شبهاتی است که باید از آنها پرهیز کرد.

 

 

 در قرآن نیز هرجا بحث حجاب آمده بحث عفاف هم در کنارش مطرح شده است حجاب و عفاف را هیچ گاه نمی توان از یکدیگرجدا تصور کرد این دو واژه مأنوس و هم پوشان یکدیگر هستند.

 

 هرکس دنبال عفت بیشتری است در ظاهرش این عفیف بودن تاثیر می گذارد و آن کسی که حجاب دارد دلالت بر آن سِرِّ درون می کند که در باطن هم دنبال عفاف و پاکدامنی است.

 

اگر مسئولان، دلسوزان و افراد دغدغه مند دور هم جمع شوند، فکر کنند، زحمت بکشند، تحقیق و بررسی کرده و درست عمل کنند قطعا این وضع حجاب وعفاف در جامعه تغییر خواهد کرد.

 

 مردم ایران مردمی همراه هستند اینها همان کسانی هستند که اگرچه برخی از آن ها گاهی در لباس بدحجابی ظاهر شدند اما برای کشور، مرز، دین و مناسبات مذهبی جان می دهند.

 

 آنچه که امروز می تواند وضع حاضر را تغییر دهد یک حرکت صحیح و یک اندیشه صحیح است یک پژوهش و اجرای صحیح می تواند این وضعیت عفاف و حجاب در جامعه را تغییر داده و وضعیت درستی را پیش روی نبض ضعیف حجاب در جامعه قرار دهد.

در این قسمت از گزاررش به زنان غربی مسلمان شده ای اشاره می کنیم که پس از اسلام آوردند که برای خود حجاب را انتخاب کرده اند:

 

سوفیا کاستروی آرژانتینی  درسن ١٧ سالگی مسلمان شده و هم اکنون ٢۸ سال سن دارد. او در مورد نگاهش به ارزش زن در اسلام و غرب می گوید:

” تقریبا شش ماه بعد از ادای شهادتین و مسلمان شدنم، محجبه شدم. در واقع  تازه متوجه جایگاه و ارزش زن در اسلام شده بودم. حس می‌کردم ارزش من بیشتر و بهتر از ارزشی است که غرب به زنان می‌دهد. در غرب این بدن زن است که اهمیت دارد و به خاطر همین همیشه در تبلیغات کالاها از زنان استفاده می‌کنند. اما احساس کردم با حجابی که در اسلام خداوند برای زنان واجب کرده است، می‌توان به جامعه گفت ارزش من در روح و ذهن من است نه در بدنم!“

 

حجاب واقعی بالاتر از پوشیدن یک نوع لباس است

 لیلا حسین بانویی  فرانسوی الاصل است که قبلا یهودی بوده است او از چند و چون مسلمانی اش در فرانسه می گوید:

 

“در فرانسه حجاب کاملا ممنوع است مثلا با پوشیدن روسری، شما نمی‌توانید به مدرسه و محل کار بروید و از بسیاری از امور اجتماعی محروم می‌شوید. برای خانواده من هم بسیار سخت بود که ببینند من تنها به خاطر پوشیدن لباس، زندگی‌ام را به لحاظ اجتماعی به خطر انداخته ام. اولا از نظر آنها اصلا لازم نبود که من مسلمان باشم و بعد هم بنظرشان لزومی نداشت که با پوشیدن روسری،  مسلمانی خودم را نشان بدهم و کافی بود که تنها قلبا ایمان داشته باشم. اما برای من حفظ حجاب مهم بود چرا که در قرآن و بسیاری از سنت‌های پیامبر به اهمیت حجاب اشاره شده است و من حاضر نبودم که آن را کنار بگذارم ، چرا که حفظ حجاب برای من چیزی بیشتر از صرفا پوشیدن یک نوع لباس است!”

 

حجاب آرامش به همراه دارد :

فاطمه آناستازیا یِژووا اهل مسکو و فارغ التحصیل رشته فلسفه است. در سال ۱۹۹۶ برای اولین بار با اسلام آشنا شده، در سن ۱۵ سالگی یعنی در سال ۱۹۹۹ شهادتین را گفته و مسلمان شده است. از  سال ۲۰۰۴ به بعد هم حجاب  را بطور کامل رعایت کرده و  آن را قسمتی از زندگی‌اش می داند.  

 

“خود را بدون حجاب نمی‌توانم تصور کنم و با جامعه هم کاری ندارم که چه دستوری برای لباس و پوشش من می‌دهد. من در مسکو خودم به تولید و انتخاب نوع حجاب و پوششی که می‌خواهم، اقدام کردم تا هم زیبا باشد و هم حجابم رعایت شود. من فکر می‌کنم حجاب برای فرد آرامشی به همراه دارد که مردم تشنه این آرامش هستند و سعی می‌کنند از این آرامش در کنار شما استفاده کنند. به عنوان انسانی که در جامعه فاسد و در خانواده‌ای که پایه دینی نداشت، بزرگ شدم، به جوانان می‌گویم که اشتباه فکر می‌کنند که درآوردن لباس یا برهنگی به معنای آزادی است.

 

اگر فردی به چشم کالا و صرفاً به قصد لذت بردن از جسم ما، به ما نگاهی آلوده داشته باشد، همه این احساس مشترک را داریم که روان و روح ما آزرده می شود. پس با این نگاه، این زن دیگر چه ارزشی می‌تواند داشته باشد؟ آیا چیزی بیشتر از  یک کالاست؟”

 

پیشنهاد نخست وزیر را رد کردم

 

امید مریچ جامعه شناس مشهوری در ترکیه است که به گفته ی خودش در اوایل گرایش به اسلام، همیشه به نماز خواندن بیشتر از باحجاب بودن اهمیت می داده، همین طور زینت و آرایش را دوست داشته و چون جایگاه مشخصی در دانشگاه و بین مردم کسب کرده بوده، به ظاهر خود هم بسیار توجه می کرده است. اما حالا اعتقاد او در مورد حجاب متحول شده است:

 

 “زنان با استفاده از حجاب، زیباتر می شوند مهم تر اینکه فکر می کنم حجاب، زن بودن زن را در رده دوم قرار می دهد حجاب می خواهد بگوید که زن در درجه اول، انسان است جالب است بدانید امروز اینقدر حجاب برایم اهمیت دارد که حتی به پیشنهاد مکرر نخست وزیر ترکیه، برای  وارد شدن به کارهای سیاسی جواب رد دادم و به او گفتم: آقای اردوغان! من حجاب را انتخاب کردم و سرم را پوشاندم و هیچ وقت هم آن را کنار نخواهم گذاشت و به همین خاطر، هیچ وقت وارد سیاست نخواهم شد؛ زیرا حجاب برای من، از هر پست و مقامی و هر وزارتخانه ای یا مشاوره نخست وزیری، با ارزش تر است.”

 

به خاطر حجابم تبعیض زیادی دیدم

 

خانم ارول (سمیه رنجبر) اهل اوکلاهامای آمریکاست، از هیجده سالگی مسلمان شده و الان ٥٥ ساله است. علاقه به تحصیل در رشته ی پرستاری داشته اما به خاطر حجاب نتوانسته در آمریکا وارد دانشگاه شود:

“به خاطر حجابم هم دانشجویان با من برخورد بدی داشتند و هم مسئولان کالج. دلیل مسئولین آموزش هم این بود که می‌گفتند من با حجاب باعث ناراحتی بیماران می‌شوم. درکل به‌ خاطر رعایت حجاب تبعیضات زیادی دیدم. در رفت و آمد و در خیابان  هم مشکل پیدا می‌کردم و من را به عنوان یک خارجی می‌دیدند و گاهی حرف‌های زشت به من می‌زدند. پس از آمدن به ایران هم کسانی بودند که می‌گفتند شما متولد غرب هستید چرا چادر سر می‌کنید و با مانتو و روسری بیرون نمی‌آیید. من هم می‌گفتم من اینطور خیلی راحتم و حتی در امریکا هم که بودم چادر سر می‌کردم. حتی شخصی به من گفت که چرا  بهشت اینجا را برای خودت جهنم کرده‌ای؟ به او گفتم حجاب داشتن برای من بهشت است.”

 

بازارچه هامبورگ و سؤال آن زن محجبه

 

خانم تانیا پولینگ هم  یک دختر ۲۲ ساله آلمانی الاصل و ساکن هامبورگ  ماجرای اسلام آوردن و محجبه شدنش را این طور تعریف می کند:

“یک روز با یک خانم مسلمان محجّبه در بازارچه شهر هامبورگ برخورد کردم، در آن موقع من هم مثل هر دختر جوان و مغرور آلمانی سعی کردم حجاب آن خانم را به مسخره بگیرم به آن خانم محجبه گفتم: «این چه وضع بیمارگونه ای است که خودت را پوشانده ای؟» او در جوابم با قاطعیت گفت: «این چه طرز بیمارگونه ای است که خودت را برهنه کرده ای؟!» او تلاش کرد به من ثابت کند که پوشش و حفظ حیا و عفت دقیقا نشانه سلامت روحی و تعادل روان و موجب امنیت اجتماعی زنان است و برهنگی، درست خلاف فطرت و شخصیت انسانی زن می باشد مدتی گذشت و ذهن من، استدلال و منطق مسلمانان را نتوانست رها کند و اندک اندک اندیشه و روحم تسلیم افکار و عقاید اسلامی شد و مسلمان و با حجاب شدم.”

 

عکس العمل خانواده ام مثبت بود

 

 

صبرینا بوکی بانوی تازه مسلمان دیگریست که در یک خانواده کاتولیک مذهب پرورش یافته به گفته ی خودش  مادربزرگ بسیار مذهبی ای داشته که از کودکی همیشه همراه او در آئین های  مسیحی و دعا خوانی شرکت می کرده. پس از فوت مادربزرگش تحولاتی در جستجوی معنا و حقیقت زندگی برایش ایجاد می شود و تازه اینجا بوده که به مطالعه ادیان مختلف به ویژه اسلام  روی می آورد.

 

“همیشه حجاب زنان مسلمان برایم عجیب بود فکر می‌کردم که این حجاب باعث محرومیت‌ زنان از حقوقشان می‌شود همانطور که افراد زیادی چنین تفکری دارند. ولی بعداً‌ متوجه شدم که حجاب باعث مصونیت زنان از بسیاری از آسیب‌ ها می‌شود و آزادی آنها را از هوس‌های آلوده دیگران در پی دارد خوشحالم که عکس العمل خانواده‌ام نیز نسبت به تغییر دینم مثبت بود، چرا که آنها می ‌دیدند من به خدا نزدیک‌ تر شده‌ام و رفتارهایم تغییر کرده و بهتر شده ام مثلا من به پوشیدن لباس‌های مناسب و حجاب اسلامی مقید شدم و از رفتن به پارتی‌های شبانه خودداری کردم حتی نوع تغذیه من نیز متفاوت شد چون بسیاری از غذاها دیگر برایم حلال نبود.”

 

انتهای پیام/

لینک منبع

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

تریبون زاگرس قطب نما زاگرسیون زاگرسیون اعلام وصول پایگاه خبری