استانداران اصولگرا موفق تر بودند یا اصلاح طلب؟/تفکرات قومی وقبیله ای و گرایشات سیاسی عاملی برای عدم موفقیت نخبگان در استان/ثروت، قدرت و اشتغال در اختیار نزدیکان نمایندگان مجلس است/استاندار فعلی فاصله گفتمان با عملش را کمتر کند+تصاویر
[ad_1] به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه؛ برنامه شناسنامه ۱۰۰ مستندی تلوزیونی اینترنتی بوده که در این برنامه سعی شده با نگاهی متفاوت و دعوت از سیاسیون، نخبگان سیاسی و کارشناسان از گروه های مختلف اصلاح طلب، اصولگرا و حتی دیگر گرایشات فکری و جناحی پیرامون ۱۰۰سال تاریخ استان کهگیویه بویراحمد و اشاره
[ad_1]
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه؛ برنامه شناسنامه ۱۰۰ مستندی تلوزیونی اینترنتی بوده که در این برنامه سعی شده با نگاهی متفاوت و دعوت از سیاسیون، نخبگان سیاسی و کارشناسان از گروه های مختلف اصلاح طلب، اصولگرا و حتی دیگر گرایشات فکری و جناحی پیرامون ۱۰۰سال تاریخ استان کهگیویه بویراحمد و اشاره به مسائل مهم منطقه ای، سیاسی، تاریخی، فرهنگی و حتی اجتماعی تبادل نظر صورت گیرد.
این برنامه که در قسمت های مختلف در حال تهیه و نگارش بوده توانسته فضای سیاسی استان و حتی نخبگان رابه چالش بکشد و حتی ذائقه مخاطبان را در بسیاری از موضوعات مهم و مبهم را به خود جلب کند.
دومین قسمت از برنامه شناسنامه ۱۰۰ با حضور مرتضی فروغی فرد از کارشناسان سیاسی و عضو سابق شورای شهر یاسوج برگزار شد و گفتگوی جذابی پیرامون مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی استان صورت گرفته است که بخش اول آن در ادامه آمده است:
شناسنامه ۱۰۰: لطفاً خود را بیشتر برای بینندگان این برنامه معرفی کنید؟
مرتضی فروغی فرد هستم دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته های مختلف از جمله لیسانس علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی، فوق لیسانس در رشته روانشناسی عمومی و دانشجوی ترم آخر دکترای مدیریت صنعتی هستم.
شناسنامه ۱۰۰: موضوعی که امروز بیشتر از همه در بین مردم و حتی جوانان به عنوان یک شبهه وجود دارد این است که چرا تاریخ نویسان نتوانسته اند، تاریخ استان را بیشتر معرفی کنند؟
فروغی فرد: از نگاه علمی عمر استان کهگیلویه و بویراحمد کمتر از نیم قرن بوده، بنابراین عمر سیاسی استان کوتاه است و قبل از تاسیس فرمانداری کل بی توجهی هایی در قبل از انقلاب نسبت به این مردم وجود داشت که بیشتر این بی توجهی ها به واسطه رشادت ها و شجاعت، هنجارها و باورهای دینی مردم این خطه بوده است.
همین مساله باعث موضوعاتی از جمله حب و بغض ها در دوران پهلوی، چشم و همچشمی ها و حتی حب و بغض های قومی و قبیله ای باعث شد که این تاریخ حماسی، نسل به نسل نتواند وجهه فرهنگی استان را انتقال دهد و از طرفی بی توجه های مسوولان در برهه هایی هم به نوبه خود در این گونه مسائل تاثیر گذار بوده است.
شناسنامه ۱۰۰: چرا امروز در استان کهگیلویه وبویراحمد سیاست زدگی و طایفه سالاری جایگزین شایسته سالاری در انتخاب مدیر اصلح شده است؟
فروغی فرد: یکی از آسیب های اجتماعی در استان موضوع سیاست زدگی و مقوله های قومی و قبیله ای بوده، که باید گفت طایفه گری آسیبی برای استان ما بوده و قاعدتا هم زندگی عشیره ای و نیز نوع عملکرد نمایندگان و بی توجهی نخبگان به حذف این مسئله سبب این موضوع شده است، که در بسیاری از از مقوله ها شایسته سالاری را کنار زده و به سمت طایفه گرایی و حتی قوم سالاری پیش رویم.
به عنوان مثال در انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی، مهمترین عاملی که باید مورد توجه هم استانی ها قرار گیرد برنامه محوری و شایسته سالاری است، اما در چند سال گذشته این موضوع مورد بی توجهی قرار گرفته که یکی از دلایل آن نحوه توزیع امکانات و منابع و دستاوردهای انقلاب توسط مسوولان و نمایندگان مجلس بوده است.
به عنوان مثال نه تنها در این دوره بلکه در دوره ها متفاوت و هرچند شدت آن در دوره فعلی و دهه های اخیر آن بیشتر بوده است، وقتی سرمایه های اجتماعی از قبیل ثروت، قدرت، اشتغال برای کسانی که منتسب به نمایندگان مجلس هستند در اولویت بوده است، باعث شده است سایر طوایف فرستادن نماینده از قوم و طایفه خود را به بهارستان به عنوان یک سهم آنها از مزایای اجتماعی بیشتر بدانند، که همین موضوع باعث گسترش دیدگاهی به عنوان طابفه گرایی و انتخاب شدن فرد غیراصلح در جایگاه های مدیریتی شده است.
شناسنامه ۱۰۰: پس باید دلیل عدم توسعه یافتگی و همچنین وجود لکه ننگ محرومیت در این استان را بعد از چهل سال همین تعصبات طایفه گری دانست، آیا شما هم چنین نظری دارید؟
فروغی فرد: مساله توسعه یک بحث پیچیده و چند بعدی بوده که باید همه جوانب آنها مورد توجه قرار گیرد و باید گفت بسیاری از محرومیت ها در این استان به قبل از انقلاب بر می گردد و از طرفی ناهمسویی سیاست های مردم استان ما با سیاست های پهلوی از جمله دلایل دیگر آن است، که این موارد به نوبه خود عوامل مهم محرومیت در استان بوده اما همه محرومیت ها متوجه این موضوع نیست.
به عنوان نمونه شکل جغرافیایی استان عاملی برای عدم آماده شدن زیر ساخت ها در استان است،کوهستانی بودن، صعب العبور بودن، هزینه های هنگفت برای تهیه زیر ساخت ها، از دیگر عوامل محرومیت در استان و از طرفی بافت قومی و عشیره ای در استان ما مزید بر علت نیز شده است.
اگر بخواهیم از این محرومیت بگوییم باید اعتماد به نفس مدیران در اویل انقلاب و مدیران غیر بومی که فاقد تجربه لازم بودند و عدم استفاده از نخبگان، سیاسی کاری ها، خودزنی، سلب انگیزه از مدیران و نخبگان و بی توجهی به نخبه پروری را از این موضوعات دانست که در خیلی از مکان ها از افراد نخبه و متخصص استفاده نشده است، که این موارد از جمله دلایل ایجاد محرومیت در استان ما بوده است.
هرچند که خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در طول عمر چهل ساله انقلاب زبانزد عام و خاص بوده، اما عمق محرومیت استان به حدی بوده که این خدمات نتوانسته خود را نشان دهد و همه ما به نوبه خود بی تقصیر نیستیم و کسانی که مسوولیت بیشتری داشتنند و می توانستند خدمت بیشتری کنند بیشتر مقصر هستند.
ما امیدواریم در دهه پنجم و گام دوم انقلاب فارغ از گرایش های سیاسی و همچنین گرایشات قومی و قبیله ای در راستای توزیع متعادل امکانات و منابع و دستاورد های انقلاب بین همه سلایق مختلف استان گام برداشته شود تا آنچه زیبنده مردم است اجرا شود، هر چند در بعضی از شاخصه های توسعه شاید جایگاه خوبی داشته باشیم ،اما باید دانست توسعه شاخصه های متفاوتی دارد از جمله شاخص درآمد سرانه پایدار، توسعه انسانی، حضور زنان در عرصه های اجتماعی را می توان اشاره کرد.
در اوایل انقلاب شاخص حضور زنان در مسوولیت های اجتماعی تقریبا صفر بوده است، اما با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی رشد خوبی در این شاخص صورت گرفته است و همچنین در شاخص توسعه انسانی نیز اگر تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه را بخواهیم محاسبه کنیم رشد خوبی صورت گرفته، اما در بعضی از شاخص های توسعه خصوصا در توزیع عادلانه امکانات شکاف های عمیقی امروز وجود دارد.
شناسنامه ۱۰۰:شما در سخنان خودتان به طایفه سالاری خاص بسیاری از مدیران در بکارگیری نیروهای انسانی اشاره کردید ،پس می توان این موضوع را دلیلی برای بهره نبردن از مدیران بومی در بساری از جایگاه ها دانست، آیا شما با این نظریه موافق هستید؟
عدم استفاده مطلوب از مدیران بومی امروز یکی از چالش های مهم در استان است، در همین زمینه باید چنین برداشت کرد که چند عامل دست به دست هم داده تا از این ظرفیت ها استفاده مطلوب نشود، در این رابطه اولین اتهام متوجه مسوولان استانی است؛ شما اشاره کردید در دهه های گذشته از مدیران بومی استفاده شد اما به گونه ای فایده خوب و مناسبی نداشت، در این زمینه باید به دو مدیریت مهم در دو دولت متفاوت در استان اشاره کرد که در راس مدیریت بودند، این دو عزیز بهتر از این می توانستند استانی واحد و فارغ از مسائل قومی و قبیل های را رقم بزنندو هم خود مردم بهتر از این می توانستند آنها را هدایت کنند یا سمت و سو دهند.
در این زمینه باید گفت این دو مدیر محترم در دو دولت مختلف اعتدال یا اصلاحات و اصولگرا بودند و هر دو مدیر می توانستند بهتر عمل کنند و با ایجاد یک اتاق فکر فارغ از قوم و قبیله و مسائل جناحی از همه نخبگان استانی و تجربیات مدیرانی که قبلا در استان بودند و خارج شدند، استفاده کنند و در یک اتاق فکر برنامه ریزی متعددی را انجام دهند آن هم برای توسعه استان ، اما آنها عرصه های اتاق فکر را محدود به گروه های خاص کردند و به یک حزب و جناح خاص و حتی در برهه ای از زمان به یک قوم خاص وابسته شدند که یک اشتباه مدیریتی بود، می توانستند بیشتر از خرد جمعی جهت حل مشکلات استان استفاده کنند و آن طور که در حد ظرفیت آنها بود استفاده نشد.
اشتباه دیگر مربوط به نخبگان و دانشگاهیان بود که عدم مطالبه گری آنها در بازه های زمانی یک الی هشت ساله که آنها مسولیت داشتند و چالش هایی را فارغ از گرایش های سیاسی و قومی ایفا میکردند، شاید زمینه خدمات رسانی بهتری انجام می شد و از طرفی همسویی آن مدیران با دولت خاص بحث مطالبه گری فراموش می شد.
از سوی دیگر مـتأسفانه تزریق سیاست گروه همسو است تا اشکالات و مشکلات دیده نشود، بنابراین مطالبه گری در این زمینه نشد، و همچنین مدیران سیاسی گروه ناهمسو را نخواهند دید یعنی نقدها را ندیده و شاید نقد را تخریب دانسته که مجموعه آنها سبب شد در جهت خدمت به مردم استان و رفع محرومیت و توسعه پایدار گام بزرگی برداشته نشود، اما همه این موضوعات را می توان برای دهه پنجم انقلاب تجربه ای دانسته که نقاط ضعف را رفع و نقاط قوت را برای توسعه محوری استان تقویت کرد.
شناسنامه ۱۰۰: از ابتدای انقلاب چهل ساله و شکوهمند ایران اسلامی تا اکنون قریب به ۲۰ استاندار در کهگیلویه وبویراحمد سکان هدایت این استان را بدست گرفته اند، نظر شما کدام استاندار توانست بیشتر از همه ،مشکلات این مردم را لمس کند و چهره محبوب تری در بین مردم این استان داشته باشد؟!
در چهار دهه انقلاب مقتضیات زمانی و مکانی استان ایجاب میکرد استانداران متفاوتی در کهگیلویه و بویراحمد حضور پیدا کنند و از طرفی تغییرات دولت های مختلف سبب میشد افرد مختلف از گرایشات مختلف، فرهنگ های مختلف، حزب ها و جناح های مختلف وارد استان شوند و همچنین نیاز های استان در عرصه مختلف سبب آمدن نیروهای متفاوت از نقاطی خارج استان بود،بنابراین اگر گفته می شود بعضی از استانداران نسبت به دیگران موفق تربودند شاید قیاس خوبی نباشد.
اما بعضی از استاندارن به غیرازاستانداران بومی نسبت به بقیه موفق تر بودند، به عنوان مثال آقای نیکزاد سومین استاندار دولت مهروز را در بحث عمران شهری، پروژ های ملی، زیر ساخت های اساسی خصوصا راههای مواصلاتی و موضوعات همچنین عمرانی فردی موفق دیدم، و از طرفی دیگر یکی از دیگر استاندارها که توجه به موضوعات و امورات شهری و المان های شهری را بسیار خوب به جلو برد و در دل مردم هم جای داشت، آقای دوستی استاندار دولت اصلاحات می دانم که این دو عزیز با توجه به سابقه حضور بنده در استان وشناختی که نسبت به آنها داشتم از طیف فکری مختلف بودند که موفق نشان دادند.
هرچند دو استاندار بومی در حد توان خود خدمت کردند، اما آن ها با توجه به شناختی که از استان و بافت جمعیتی و آسیب های استان داشتند توقع بنده مانند سایر هم استانی ها از آنها بیشتر بود، از طرفی استانداران غیر بومی فاصله شعار تا عمل آنها آسیبی برای استان بوده است، همانند استاندار فعلی(احمدی) که اگر فاصله گفتمان تا عملش را کمتر کند برای او و مردم استان زیبنده تر خواهد بود و شعارهایی که او در بدو ورد به استان در همه عرصه بیان کرده است، سبب آسیب هم به خود او و استان شده و امیدواریم شعارهای وی همراه با عمل شود تا خروجی بهتری صورت گیرد و بیشتر بتواند مفید به فایده برای استان باشد.
این گفتگو ادامه دارد …
[ad_2]
لینک منبع
برچسب ها :ایران ، کهگیلویه و بویراحمد ، گچساران ، گچساران نیوز ، نفت و گاز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0