در میان انواع مشکلات و نابسامانی های سیاسی و اقتصادی، در ابتدای سال جدید سیلی ویرانگر هجوم آورده، خانه و کاشانه مردم و جان آدمیان در معرض خطر قرار گرفته است.
این خاک بلاخیز است یا مهرپرور، خشم خداست یا قهر طبیعت، تاوان فلان است و تعابیر و تحلیل های عجولانه و ساده انگارانه و نیز دعواهای سیاسی و مچ گیری و مقصریابی سبب غلبه حاشیه بر متن شده است. واقعیتی متاسفانه تلخ که فعلاً وجود دارد و باید به آن پرداخته شود، مدیریت وضعیت فعلی و رسیدگی به مردمانی است که زندگی اشان در این شرایط دشوار در معرض خطر است.
هگل؛ ایرانیان را نخستین ملت تاریخی و شاهنشاهی ایران را اولین امپراطوری تاریخ می داند. این خاک از پیش از ورود آریایی ها به فلات ایران بوده و استمرار داشته و تمدنهای بسیار کهنی در این محل شکفته و سقوط کرده اند؛ تمدن شهر سوخته در سیستان، تمدن عیلام در شمال خوزستان، تمدن جیرفت در کرمان، تمدن تپه سیلک در کاشان، تمدن پارسوا در پیرانشهر، تمدن اورارتو در آذربایجان، تمدن تپه گیان در نهاوند و تمدن مانناییان در کردستان و آذربایجان و تمدن کاسی ها در لرستان و…. از ایلامیان (عیلامیان) گرفته تا هخامنشیان تا سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان تا عباسیان و صفویان، بر این خاک زیسته اند، سلجوقیان و خوارزمشاهیان تا قاجار و پهلوی تا امروز جمهوری اسلامی بر این مردم حکم رانده اند، مصیبتها و بحرانها بسیار دیده، سیطره مغول و قحطی و جنگها بخود دیده و از میان خاکسترها ققنوس وار خود را ساخته و ادامه داده است.
مردم ایران نظامهای سیاسی زیادی و متفاوتی را تجربه کرده اند و اگر بی مهری از آن نظامها دیده اند، به مهربانی و مهر خود با مدارا و نوع دوستی در کنار یکدیگر زیسته اند و بر مصائب و بحرانها غلبه کرده اند.
اگر نظامهای سیاسی مردم را محترم دانسته اند افتخاری برای آنهاست، منتی هیچکس نمی تواند بر مردم داشته باشد، امروز هم بدون شک در حوادث ناگوار سیل و زلزله؛ اولین وظیفه نظام سیاسی ارج نهادن به انسانها و عزت و کرامت آنهاست؛ همه موظفند خدمت کنند، اینجا جای یکه تازی و بهره برداری از آلام مردم نیست، فردی یا گروهی حق ندارد برای نجات انسانها چیزی را بنام خود ثبت کند، دولت باشد، سپاه باشد، ارتش باشد، همه مدیون ملت هستند و جز خدمت کردن وجهه ای ندارند.
باران یکی از مظاهر رحمت خداوند است و اگر ویرانگر و سیل بنیان کن می شود، تردیدی نیست که مدیریت ناصحیح و خطاهای مدیران نالایق موجب آن شده است. در کشوری که مدیرانش بیش از اندازه سیاسی شده اند و یا بخاطر انتخابات برای هم خط و نشان می کشند و یکدیگر را مقصر نشان می دهند معلوم است که بجای رسیدن به درد مردم در فکری تصاحب کرسی قدرت هستند و معلوم است که دره ها را خانه می کنند و در مسیلها خانه می سازند و تجارتخانه راه انداخته اند.
آنها که خطا کرده اند و پروژه های بزرگ را بدون مدیریت صحیح و کارشناسی لازم سرهم بندی کرده اند مشخص هستند، دولتی که با آن همه درآمد نفتی بساز و بفروش شده بود و راه را برای دزدی های کلان گشود و بحران امروز را رقم زد قطعاً خطاکار است و باید رئیس آن دولت و اذنابش و حامیانش پاسخگوی مرگ هموطنان در زلزله و سیل باشند، دولت امروز هم مقصر است، نتوانسته مدیران لایق و توانمند و متخصص را در اداره امور قرار دهد، وزارت کشورش برنامه درستی ارائه نداده و برخی از استانداران و فرماندارانش بی درد و یا نابلد هستند، این دولت هم باید پاسخگو باشد، سپاه هم خطا کرده و برنامه ریزی درستی نداشته، فرمانده انی که در سیاست دخالت می کنند، در اقتصاد دخالت می کنند، امروز را هم باید پاسخگو باشند.
شکی نیست همه می خواهند کمک کنند اما روندی که طی می شود و یکدیگر را مقصر می کنند و یا می خواهند شوآف کنند و پوپولیستی عمل می کنند و یا صدا و سیما به هر دری می زند تا یک جناح و یک گروه نظامی را برجسته کند و ائمه جمعه ای که تلاش می کنند تا دولت را زمین بزنند و نیروهای نظامی را موجه جلوه دهند مسلماً راه خطایی است و بجای اینکه مرهمی بر درد مردم باشند بیشتر می آزارند.
حضرات بخود آیند از دولت گرفته تا سپاه ، ارتش و ائمه جمعه تا گروه های سیاسی با جان و زندگی مردم معامله سیاسی نکنید، سیل آمده، شیرینی خوران نیست، مردم در خطرند، توجه داشته باشید که آیندگان قضاوت خواهند کرد همچنانکه ما دیروز را قضاوت می کنیم.
آنچنان سوخته این خاکِ بلاکش که دگر
انتظار مددی از کرم باران نیست
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0