گزارشگری که اداره برق و شرکت حفاری را قربانی علاقه اش کرد/خاطره همراه با گریه از دختران خردسال یک روستای محروم استان/ماجرای جالب اولین اجرای زنده و ۶ بار بسم الله گفتن/چرا همسر علیزاده تمایلی برای قدم زدن با او در خیابان ندارد!؟
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه این پایگاه خبری به صورت هفتگی میزبان یکی از چهره های مطرح فرهنگی، اجتماعی یا ورزشی استان خواهد بود و در خصوص مسائل مختلف از جمله سوابق کاری، زندگی شخصی، خاطرات، سختی ها و شیرینی های کار و موضوعات جالب دیگر می پردازد که در نخستین برنامه
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی آگاه این پایگاه خبری به صورت هفتگی میزبان یکی از چهره های مطرح فرهنگی، اجتماعی یا ورزشی استان خواهد بود و در خصوص مسائل مختلف از جمله سوابق کاری، زندگی شخصی، خاطرات، سختی ها و شیرینی های کار و موضوعات جالب دیگر می پردازد که در نخستین برنامه فریبرز علیزاده مجری شبکه استانی دنا به سوالات خبرنگاران ما پاسخ داد که بخش اول این گفتگوی جالب در ادامه امده است:
آگاه: در ابتدا به صورت کوتاه خود را معرفی کنید:
علیزاده: فریبرز علیزاده متولد ۱مرداد سال ۱۳۴۶ و اصالتا یاسوجی و از طایفه مشایخ هستم رشته اصلی بنده علوم تجربی بوده امابا علاقه ای که به زبان خارجی داشتم اولویت اول من زبان انگلیسی بود و در سال ۱۳۷۷ در دانشگاه دولتی اهواز به رشته زبان فرانسه ورود پیدا کردم. دارای همسر و ۳ دختر با نام های المیرا ۲۶ ساله دانشجوی دکترا تجارت الکترونیک و دختر دوم الناز خانم دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه سمنان و دختر دیگرم نیز به نام هلما خانم است که امسال کلاس اول را تمام می کند.
آگاه: از سابقه شغلی خود بگویید:
علیزاده: قبل از سال ۷۲ شغل آزاد داشتم و از سال ۷۲ تا سال۷۷ شغل گزارشگری و بازیگری را در رادیو صدای دنا شروع کردم از سال ۷۷ عملا گزارشگری تلویزیون را به عنوان نیروی حق الزحمه شروع کردم هنگامی که نیروی حق الزحمه صدا و سیما بودم همزمان کارمند اداره برق بودم و در سال ۷۲ قبل از اینکه به اداره برق بیایم شغل آزاد داشتم و شغل گزارشگری در رادیو و شبکه استانی صدای دنا را شروع کردم از سال ۷۷با گزارشگری تلویزیون شروع کردم و به عنوان نیروی حق الزحمه بودم و همزمان با صدا و سیما ارتباط داشتم و نیروی روابط عمومی شرکت برق بودم در سال ۸۲ ارتباط خود با اداره برق را قطع کرده و فعالیت خود را در شرکت ملی حفاری که در آن زمان به نام شرکت کانادایی بین المللی سی تی آی بود به عنوان پیمانکار ادامه دادم.
به مدت ۳ سال کارگر شرکت ملی حفاری بودم و همزمان با آن نیروی حق الزحمه صدا و سیما بودم، در سال ۸۵ آزمون استخدامی صدا و سیما برگزار شد و در آزمون شرکت کردم و در سال ۸۵ رسما نیروی صدا و سیما شدم و از سال ۸۵ تا الان نیروی رسمی صدا و سیما هستم.
از سال ۷۲ تا ۸۵ نیروی حق الزحمه صدا و سیما و از سال ۸۵ تاکنون نیروی رسمی صدا و سیما هستم، از همان هنگام که به صدا و سیما ورود پیدا کردم به عنوان گزارشگر رادیویی در برنامه های " بُنگ پسین " یا " پسیناپسین " و پس از آن به عنوان بازیگر نمایش در نمایش هفته رادیو و پس از آن به عنوان گزارشگر برنامه گلگشت برنامه داشتیم و پس از آن مجری برنامه زنده شدم.
آگاه: اولین خاطره ای که از مجری گری در صدا و سیما داریدچیست؟
خاطره ای که از اولین برنامه زنده تلویزیونی خود دارم این است که در صبح روز جمعه که برنامه زنده در حال آماده شدن برای رفتن بر روی آنتن بود به من گفتند که امروز مجری برنامه زنده هستید رفتم و برنامه را شروع کردم اما هدفون نداشتم و از طریق اشاره به ما می گفتند که برنامه را شروع کنیدبا بسم الله الرحمن رحیم برنامه را آغاز کردم و دیدم که هیچ عکس العملی نه از اتاق فرمان و نه دوستان پشت دوربین نشان داده نمی شود و من فکر می کردم برنامه هنوز شروع نشده است باز پخش برنامه را که دیدم مشاهده کردم که ۶ بار بسم الله الرحمن الرحیم را گفته ام .
آگاه: چه شد که مجری شدیدوبرای مجری شدن چه شرایطی لازم است؟
کار اجرا کار خوبی است و من علاقه مند به کار فرهنگی هستم کسانی که می خواهند پا به عرصه کار فرهنگی گذارند در ابتدا به آن علاقه مند باشند و دوم با اطلاعات وارد این حوزه شوند، فردی که اطلاعات به روزی نداشته باشد نمی تواند مجری خوبی باشد.
آگاه: چه شد که برنامه سلام آبادی را انتخاب کردید و با چه هدفی این برنامه را تهیه کردید؟
این برنامه امروز به نام سلام آبادی است اولین بار با عنوان برنامه ده نامه ساخته شد و شناسنامه آن به نام بنده است هرکسی هم که ادعا دارد که به غیر ازاین است بیاید و ثابت کند، نه اینکه می خواهم بگویم من این کار را کردم ، علاقه وافری که به قشر روستایی دارم سبب ایجاد این برنامه شد من علاقه مند به این هستم که به میان مردم روستایی بروم و از آن فرهنگ و آداب رسوم، سنت زندگی، خنده و گریه مردم روستا گزارش تهیه کنم.
همه مردم کشور ما مردم خوب و صبوری هستند اما مردم روستا هنوز آن ساده زیستی و مهمان نوازی عشیره ای و آن ارتباط گرم و صمیمانه قومی و قبیله ای و به جا آوردن صله ارحام را به نحو احسن دارند.
از سال ۱۳۷۸ برنامه ده نامه را با تهیه کنندگی دوستم آقای سعید شیرزادی و محمد کریم آسایش، وحید وحیدی نژاد آغاز کردیم و بعد از ۴ تا ۵ سال برنامه ده نامه به سیمای آبادی تبدیل شد، و تهیه کننده آن خودم بودم از یکی دو سال پیش به اتقاق آقای وحید نژاد به عنوان تصویر بردار و کارگردانی برنامه را به عهده گرفتند و پس از آن باز تهیه کنندگی برنامه سلام آبادی بنده بودم و این از افتخارات بنده است.
با همین برنامه سلام آبادی در تولیدات مراکز استان ها جشنواره شانزدهم و هفدهم تولیدات سراسر کشور به عنوان تهیه کننده برتر و گزارشگر برتر و کارگردانی و تصویر برداری برتر در این جشنواره ها را بدست آورد.
قرارداد ساخت ۸۰ برنامه سلام آبادی دارم که از اول اردیبهشت ماه ۹۸ آغاز کردم و تا پایان سال با روستاها تعامل برقرار کرده و آن ها را از نزدیک ببینم خیلی از روستاهای که در برنامه ده نامه به آن ها سفر کردم فاقد امکانات برق، گاز و آب بهداشتی بودند نه اینکه مسئولین نخواستند انجام ندهند بلکه خیلی از این مکان ها و روستا ها به حق شان نرسیدندشاید به دلیل اینکه اطلاع رسانی به درستی صورت نگرفته بود.
آگاه: آیا خاطره خاصی از برنامه سلام آبادی دارید؟
با رفتن برنامه سلام آبادی در روستا، این روستاها به امکانات اولیه مجهز شدند یکی از این روستاها که من وقتی وضعیت آن را مشاهده کردم گریه کردم و این خاطره باعث شد که زندگی من گرچه در مرکز استان است اما یک زندگی ساده باشد، آن خاطره باعث شد که آن روز زندگی من که در مرکز شهر زندگی می کنم به صورت ساده ای رقم بخورد؛ شاهد مدعای بنده برنامه سلام آبادی بود که در شهرستان کهگیلویه و بخش قلعه رئیسی و روستایی به نام کوه پنبه و آبشار کمر دوغ بود.
در آن روز برای فیلمبرداری و تصویربرداری ساعت ۴ بعد از ظهر از سینه کشی بالا می رفتیم که پایین جاده را نگاه کردم، در ته دره دیدم که ده بیست تا بچه خردسالی که بزرگترین آن ها دختر ۱۲ ساله ای بود (درحال گریه) « این خاطره مرا هیچ وقت رها نمی کند و همیشه با من است » کوچکترین آنها دختر بچه ای سه ساله بود که آنها باید روزانه میرفتند و موظف بودند که ظرف آبی را ببرند و از چشمه ای که سه کیلومتر از آنها فاصله داشت آب می آوردند من ماشین را نگه داشتم تا آنها بالا آمدند و آن ها را نگه داشتم و نگاه کردم تا گردن دختر بچه سه ساله زخم شده است.
یک بند پلاستیکی در اثر رفت و آمد زیاد گردن و دوش دختر سه ساله را زخم کرده بود و تاول زده و خشک شده بود و آثار آن مانده بود و من جلوی دوربین گریه ام گرفت آن برنامه در آن سال به عنوان بهترین برنامه به صحن علنی مجلس رفت و در صحن علنی مجلس نمایش داده شد که در آن زمان نماینده مردم آقای هدایت خواه بود؛ این برنامه باعث شدکمک هایی به روستا شود و خدا می داند که من سالهای سال بااین خاطره زندگی کردم توصیه می کنم اگر قرار است ما در جایگاهی باشیم و می خواهیم کاری انجام بدهیم آن کار را با عشق انجام دهیم.
آگاه: شبکه استانی دنا تا چه اندازه توانسته است سبب رضایتمندی مخاطبان شود و آیا رسالت اصلی خود را انجام داده است؟
در خیلی از جاها شاید ما وظیفه نداشتیم و در واقع در الگوهای ما هم تعریف نشده است در بسیاری از شبکه های استانی با توجه به فرمایشات مقام ارشد صدا و سیما، شبکه های استانی معرف آداب و رسوم، سنت و فرهنگ یک استان است قرار نیست اطلاعات و اخبار ما در حد شبکه های ملی و سراسری باشد.
ما می خواهیم استان مان را معرفی کنیم و به مردم کشور نشان دهیم که استان این ظرفیتها را دارد و در کنار آن برخی از دغدغه ها را نیز دارد تا امروز در برنامه های مختلف تلویزیونی و شبکه استانی دنا به همت همکاران بنده و مدیران محترمی که به شبکه لطف داشتند و مسئولین محترم استانی به ویژه خبرگزاری ها و خبرنگار ها و گزارشگران آزاد که به شبکه استانی خودشان لطف داشتند الحمدلله تاکنون در بین شبکه های استانی توانستیم بر اساس نظر سنجی ها و ارزیابی ها جزء ۱ تا ۱۰ مرکز برتر کشور در برنامه های مختلف باشیم.
در خیلی از جاها ما وظیفه ای نداشتیم مانند معرفی جاذبه های گردشگری در همه شبکه های تلویزیونی این الگو هست اگر برنامهای میخواهد معرفی شود باید برای آن هزینه پرداخت شود اما بدون این که ریالی از کسی بخواهیم جاذبه های گردشگری را معرفی کرده ایم ما سعی کردهایم که مشکلات و دغدغههای مردم را به گوش مسئولین برسانیم از طرفی دیگر رسانه ملی وظیفه دارد در معرفی آداب و رسوم و سنت ها و فرهنگ استان پیشتاز باشد.
آگاه: آیا تا به حال در عرصه مجری گری از شما انتقاد کرده اند؟چه انتقاداتی از شما شده است؟
موضوعی که در برخی از مواقع ما بهخاطر آن مورد شماتت قرارگرفته ایم این است که می گویند چرا این همه از ضعف ها سیاه نمایی می کنید و آن ها را می پوشانید و قرار شد که ما در برنامه " در استان " به چالش ها بپردازیم، زیبایی ها در برنامه " شویل دنا " که قدرت و توانمندی های ما را نشان می دهد؛ حتی صدا و سیما اگر در جایی کاستی هایی داشته باشد این وظیفه رسانه است که آن را نشان دهد و ما سعی کردهایم با ارتباطی که با مردم روستاهای آخرین نقطه دور افتاده استان داریم این ضعف ها و کاستی ها را نشان دهیم و تا الان رضایتمندی که نسبت به شبکه استانی بود .
آگاه: به عنوان یک چهره شناخته شده در استان رفتار مردم در خیابان با شما چگونه بوده است؟
تلویزیون برای من محبوبیت آورد دلم می خواهد به عنوان یکی از نیروهای رسانهای نوکر مردم باشم؛ دلم می خواهد گاهی در خیابان با خانواده ام قدم بزنم لطف و محبت مردم به گونه ای است که گاهی در خیابان که با همسرم در حال قدم زدن بوده ایم ۱۰ دقیقه با من راه رفته است و دو ساعت منتظر من مانده است تا من برگردم و این شده که بارها به من گفته است که من دیگر با تو به خیابان نمی آیم.( با خنده )
نه اینکه بدش بیاید، بلکه مردمی که لطف و محبت دارند مرا می شناسند و مرا دوست دارند و من متقابلا آن ها را دوست دارم مردم توقع دارند که فریبرز علیزاده به عنوان مجری تلویزیون با آرامش بایستد و درد دل و انتقاد های آن ها را بشنود مردم از فریبرز علیزاده انتظار دارند که در هر جایی که وی را دیدند به سوالاتشان جواب دهد و به مشکلات شان رسیدگی کند و اگر نیازی است که به مسئولی زنگ زده شود با هزینه شخصی اش زنگ بزند.
آن ها مطالبه گرهستند و حق هم دارند می خواهند که امکانات به صورت عادلانه توزیع شود مسئولین را دسترسی آسانی نیست اما مجری تلویزیون به عنوان راه ارتباطی آسان میان مسئولین و مردم این وظیفه را دارد که صحبت های مردم را با گوش جان بشنود و انتقال دهد که اگر توانست کاری انجام داده و اگر نتوانست کاری انجام دهد وظیفه خود را انجام داده است.
آگاه: استقبال روستائیان نسبت به مردم شهر از شبکه استانی دنا چگونه است؟
احساس من این است که مردم روستا نه تنها در بحث برنامه های تلویزیونی و برنامه سازان تلویزیونی بلکه اگر شما به عنوان یک نیروی عادی وقتی به یک روستا وارد می شویدواکنش مردم روستا را به دنبال دارد مردم روستا مردم کنجکاو و مهمان نوازی هستند خود به خود می آیند می پرسند تا بفهمند کسی که به روستا آمده است برای چه آمده است و سعی می کنند همکاری کنند.
اینکه ما در روستا ها از اقبال بالاتری برخوردار هستیم دو دلیل دارد یکی اینکه مردم روستا هنوز آن ساده زیستی، صداقت، مهمان نوازی و انسان دوستی و صله ارحام آن ها بهتر است و خود به خود آن روحیه عشیره ای و کنجکاوی که دارند سعی می کنند تحویل بگیرند اما در شهر بحث آلودگی های صوتی و تنفسی و مشکلات روزمره به نوعی خسته می شوند و شاید بیشتر شبکه های ملی نگاه کنند اما مردم روستایی ما نسبت به شبکه استانی خود عِرق دارند.
در آخرین نظرسنجی که خودم در روستا داشتم بیش از ۸۰درصد مردم روستایی مخاطب شبکه دنا هستند حتی برنامه های سیاسی را دنبال می کنند، اما اگر در شهر نظر سنجی برگزار کنید می بینید بیشتر مردم فرصت دیدن تلویزیون را ندارند و این یعنی وقتی من یک برنامه سلام آبادی را در روستایی برگزار می کنم روستایی که در جنب آن قرار دارد علاقه مند است که من به روستای آن ها بروم و به نوعی جمع می شوند و می خواهند خود را معرفی کنند.
آگاه: چرا دیگر مجری برنامه پرمخاطب شویل دنا نیستید؟
برنامه شویل دنا که قبل از ماه مبارک رمضان از شبکه دنا پخش می شد برنامه ای بود که من مجری آن بودم شاید ۱۵ یا ۲۰ برنامه را رفتم اما با توجه به شناختی که مردم روستانشین نسبت به بنده دارند و آن رفاقتی که در میان ما است گفتند که برنامه سلام آبادی را باید من کار کنم و من هم علاقه مند بودم و می گفتنم می توانم با ۱ ساعت برنامه شویل دنا که موظف به اجرای ان هستم تمام شود و هم بهتر دیده می شوم اما این برنامه مجری آن من بودم و تهیه کننده آن آقای کامران پاک منش بود اما در وسط برنامه چون من تعهد دارم قرارداد دارم که برنامه سلام آبادی را هفته ای دو بار باید تهیه و پخش کنم که در هر هفته یکشنبه شب و پنجشنبه ساعت ۲۲پخش می شودکه کار آسانی نیست و در کنار این من در هفته دو بار شیفت رادیویی هستم.
به زودی بخش دوم و جذاب تر این گفتگو منتشر خواهد شد پس منتظر بمانید …
انتهای پیام/
برچسب ها :ایران ، کهگیلویه و بویراحمد ، گچساران ، گچساران نیوز ، نفت و گاز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0